یگانه
 
 


آبان 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      





جستجو



Random photo
سلام

 



?ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ‌مجتبی{ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ} فرمودند:

⏺ ﺍﻟﻨّﺎﺱُ ﺍَﺭْﺑَﻌَﺔٌ ﻓَﻤِﻨْﻬُﻢْ ﻣَﻦْ ﻟَﻪُ ﺧُﻠﻖٌ ﻭَ ﻟﺎ ﺧَﻠﺎﻕَ ﻟَﻪُ ﻭَ ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻣَﻦْ ﻟَﻬُ ﺨَﻠﺎﻕٌ ﻭَ ﻟﺎﺧُﻠﻖَ ﻟَﻪُ،
ﻗَﺪْ ﺫَﻫَﺐَ ﺍﻟﺮّﺍﺑِﻊُ ﻭَ ﻫُﻮَ ﺍﻟﱠﱠﺬﻯ ﻟﺎ ﺧَﻠﺎﻕَ ﻭَ ﻟﺎ ﺧُﻠﻖَ ﻟَﻪُ ﻭَ ﺫﻟِﻚَ ﺷَﺮﱡﱡ ﺍﻟﻨّﺎسِ وَ ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻣَﻦْ ﻟَﻪُ ﺧُﻠﻖٌ ﻭَ ﺧَﻠﺎﻕٌ ﻓَﺬﻟِﻚَ ﺧَﻴْﺮُ ﺍﻟﻨّﺎﺱِ؛

? ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻬﺎﺭ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ:

⬅️ﺩﺳﺘﻪﺍﻯ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺍﻣّﺎ ﺑﻬﺮﻩﺍﻯ (ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ) ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.

⬅️ﺩﺳﺘﻪﺍﻯ ﺑﻬﺮﻩ ﻣﻨﺪﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.

⬅️ﺩﺳﺘﻪﺍﻯ ﻧﻪ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﻯ (ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ) ﻭ ﻧﻪ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛه‌ اﻳﻨﻬﺎ ﺑﺪﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡﺍﻧﺪ.

⬅️ﻭ ﺩﺳﺘﻪﺍﻯ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺍﺧﻠﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻢ (ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ) ﺑﻬﺮﻩﻣﻨﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺎﻥ، ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻧﺪ.

?ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺄﻧﻮﺍﺭ، ﺝ 70، ﺹ 10، ﺡ 8

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-08-30] [ 03:07:00 ب.ظ ]




?پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله فرمودند :

?ألا اُخْبِرُكُمْ بِاَشبَهِكُم بى؟ قَالوا: بَلى يا رَسولَ اللّه. قالَ: اَحسَنُكُم خُلقا وَ اَليَنُكُم كَنَفا وَ اَبَرُّكُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّكُم حُبّا لاِخوانِهِ فى دينِهِ وَ اَصبَرُكُم عَلَى الحَقِّ وَ اَكظَمُكُم لِلغَيظِ وَ اَحسَنُكُم عَفْوا وَ اَشَدُّكُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛

?آيا شما را از شبيه ترينتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر كس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خويشانش نيكوكارتر، نسبت به برادران دينى اش دوست دارتر، بر حق شكيباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد.

? كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 240 و 241.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:07:00 ب.ظ ]




امام_خامنه‌ای

دختران با آراستن خود به زیور؛
تقوا…
عفافـ …
دانش…
ایستادگے…
تربیتــ صحیح فرزند …
اهمیتــ دادن به خانواده …
در راه حضرتــ زهرا حرکتــ کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-08-29] [ 03:46:00 ب.ظ ]


...


?ما برای” لذت بردن “
آفریده شده ایم.

لذتی که فقط
“"در آغوش مولایمان""،
خداوند متعال به دست میاد✔️

♨️مراقب باشیم که
[شیطان و هوای نفس]

،ما رو از آغوش مولامون جدا نکنن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-08-25] [ 04:40:00 ب.ظ ]




“ارتباط رنج با عشق به خدا”

? تحمل سختی ها و رنج های زندگی چه ارتباطی با عشق به خداوند متعال داره؟

? برای پاسخ به این سؤال باید یه مفهوم اساسی رو به طور خلاصه معرفی کنیم.

✅ حقیقت وجودی ما انسان ها اینه که به عنوان “عبد” آفریده شدیم.

? هویت اصلی یک انسان اینه که عبدِ خدا بشه

و «عبد، بالاترین مقامی هست که یه انسان میتونه بهش دست پیدا کنه».

? خداوند متعال هم مولای ماست.

✅ رابطۀ درست ما با خدا اینه که او دستور میده و ما اطاعت میکنیم و رشد میکنیم.

? این دستور دادن و چشم گفتن، یه محبت عمیق بین عبد و مولا ایجاد میکنه که با هیچ محبت دیگه ای قابل مقایسه نیست…

?اگه کسی دنبال محبت عمیق و دائمی میگرده به جای اینکه این محبت رو از همسر و اطرافیانش درخواست کنه

توی رابطه ی با خدا به این محبت برسه…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:38:00 ب.ظ ]




قواعدُ السفر!

عازم بودیم، پیش مهربان جان!

قطار تهران_مشهد ساعت 6:30

توی سالن راه آهن این طرف و آن طرف می رفتم با چادر و یک چمدان سنگين و پسر بچه اي بازيگوش که مدام باید ارتعاشات حنجره مبارک را بالا و پایین کني تا کمی معقولانه تر رفتار کند!?

بعضی ها سبک و آرام نشسته و تابلو اعلانات را نگاه می کردند تا نوبت رفتنشان شود، شاید هم آمدن. چه فرقی می کند!

ارزش سبکبالی را اینجاها می فهمی، تازه نه گرما بیداد می کند نه تشنگی، و نه حتی در روزی گیر کرده ای که پنجاه هزار سال باشد! ?

خوش بحال قليلٌ من الآخرين از مسافرهای قیامتی!
بدون اضافه باری دست و پا گير
گیت ها را یکی پس از دیگری رد می کنند تا به فرجام نيکشان برسند
??

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:37:00 ب.ظ ]




تسلیت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:34:00 ب.ظ ]


...


حیا
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:34:00 ب.ظ ]




آنکس که بداند و بخواهد که بداند
خود را به بلندای سعادت برساند.

آنکس که بداند و بداند که بداند
اسب شرف از گنبد گردون بجهاند .

آنکس که بداند و نداند که بداند
با کوزه ی آب است ولی تشنه بماند

آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند

آنکس که نداند و بخواهد که بداند
جان و تن خود را ز جهالت برهاند

آنکس که نداند و نداند که نداند
در جهل مرکب ابدالدهر بماند

آنکس که نداند و نخواهد که بداند
حیف است چنین جانوری زنده بماند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:59:00 ب.ظ ]




?
امام علی علیه السلام
خداوند چهار چیز را
در چهار چیز مخفی نموده

?رضای خود را در طاعت ها
پس هیچ عبادتی را کم نشمارید شاید همان مورد رضای خدا باشد

? غضبش را در گناهان
پس هیچ گناهی را کوچک نشمارید شاید همان مورد غضب او باشد

?استجاب خود را در دعاها
پس هیچ دعایی را اندک مپندارید شاید همان مستجاب باشد

?ولی و دوست خود را در میان بندگانش
پس به هیچ بنده ای بی اعتنایی نکنید شاید او ولی خدا باشد و شما نشناسید

بیانات آیت‌الله مجتهدی تهرانے(ره)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:54:00 ب.ظ ]




گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن
انتهای بعضی فکرهایت ” نقطه ” بگذار
که بدانی باید همانجا تمامش کنی
بین بعضی حرفهایت ” کما ، ” بگذار
که بدانی باید باکمی تامل ادایشان کنی
پس از بعضی از رفتارهایت هم علامت تعجب ” ! “
وآخر برخی عادت هایت نیز علامت سوال بگذار” ؟ “
تا فرصت ” ویرایش ” هست خودت را هر چند شب یکبار
ورق بزن حتی بعضی از عقایدت را ” حذف ” کن
اما … بعضی را ” پر رنگ “

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:52:00 ب.ظ ]




?مردی با همسرش در فقر زیاد زندگی میکردند. هنگام خواب ، زن از شوهرش خواست تا شانه برای او بخرد تا موهایش را سرو سامانی بدهد.مرد نگاهی حزن آمیز به همسرش کرد و گفت که نمیتوانم بخرم حتی بند ساعتم پاره شده و در توانم نیست تا بند جدیدی برایش بگیرم.
زن لبخندی زد و سکوت کرد

?فردای انروز بعد از تمام شدن کارش، مرد به بازار رفت و ساعت خود را فروخت و شانه برای همسرش خرید . وقتی به خانه بازگشت شانه در دست با تعجب دید که همسرش موهایش را کوتاه کرده است و بند ساعت نو برای او گرفته است .

?مات و مبهوت اشک ریزان همدیگر را نگاه میکردند. اشکهایشان برای این نیست که کارشان هدر رفته است برای این بود که همدیگر را به همان اندازه دوست داشتند و هرکدام بدنبال خشنودی دیگری بودند.

?به یاد داشته باشیم. اگر کسی را دوست داری یا شخصی تو را دوست داشته باشد باید برای خشنود کردن او سعی و تلاش زیادی انجام دهی.
عشق و محبت به حرف نیست باید به آن عمل کرد♥️

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:50:00 ب.ظ ]




مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟

?حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(ایا هدایا را اماده کردی)

✅پرسید آن هدایا کدامند؟

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

✅‍ 1- هدیه عزرائیل
✅‍ 2- هدیه قبر
✅‍ 3- هدیه نکیر و منکر
✅‍ 4- هدیه میزان
✅‍ 5- هدیه پل صراط
✅‍ 6- هدیه مالک (خزانه دار جهنم)
✅‍ 7- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت)
✅‍ 8- هدیه پیامبر
✅‍ ‍9- هدیه جبرئیل
✅‍ ‍10- و هدیه خداوند متعال
?‍?‍?‍
اما هدیه عزائیل چهار چیزاست :
✅‍ 1. رضایت حق داران.
✅‍ 2. قضای نمازها.
✅‍ 3. اشتیاق به خداوند.
✅‍ 4.آرزوی مرگ.
?‍?‍?‍
اما هدیه قبر چهار چیزاست :
✅‍ 1. ترک سخن چینی.
✅‍ 2. استبراء.
✅‍ 3. تلاوت قرآن.
✅‍ 4. نماز شب.
?‍?‍?‍
اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست :
✅‍ 1. راستگویی.
✅‍ 2. ترک غیبت.
✅‍ 3. حق گویی.
✅‍ 4. تواضع در برابر همه
?‍?‍?‍
اما هدیه میزان چهار چیزاست :
✅‍ ‍1. فرو خوردن خشم.
✅‍ ‍2. تقوای راستین.
✅‍ ‍3. رفتن به سوی جماعت.
✅‍ 4. دعوت به سوی آمرزش الهی
?‍?‍?‍
اما هدیه صراط چهار چیزاست :
✅‍ 1. اخلاص عمل.
✅‍ 2. زیاد به یاد خدا بودن.
✅‍ ‍3. خوش اخلاقی.
✅‍ 4. تحمل کردن آزار دیگران
?‍?‍?‍
اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست :
✅‍ 1. گریه از ترس خداوند.
✅‍ 2. صدقه مخفی.
✅‍ 3.ترک گناهان.
✅‍ 4.خوش رفتاری با پدر و مادر
?‍?‍?‍
اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست :
✅‍ 1. صبر در ناملایمات.
✅‍ 2. شکر بر نعمت.
✅‍ 3انفاق مال در راه اطاعت خداوند.
✅‍ 4.رعایت امانت در مال وقفی
?‍?‍?‍
اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست :
✅‍ 1. دوست داشتن او.
✅‍ 2. پیروی از سنت او.
✅‍ 3. دوست داشتن اهل بیت او.
✅‍ 4. زبان را از بدی ها حفظ کردن
?‍?‍?‍
اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست
✅‍ 1. کم حرف زدن.
✅‍ 2.کم خوردن.
✅‍ 3. کم خوابیدن.
✅‍ 4. مداومت بر حمد
?‍?‍?‍
اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست :
✅‍ 1. امر به نیکی.
✅‍ 2. نهی از بدی.
✅‍ 3. نصیحت و خیر خواهی برای مردم.
✅‍ 4. و مهربانی کردن با همه

??منبع ??
کتاب المواعظ العددیه. احادیث ده گانه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:45:00 ب.ظ ]




دعــوت ما از شما  بــرای ڪمڪ به زلـزلــه زده ها
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1396-08-24] [ 05:22:00 ب.ظ ]




زندگی شاد

زندگی را
به تو تعارف کردند
عاشقش باش و بخند
نه کمی
از ته دل بی پروا
زندگی لمسِ
همین ثانیه هاست
زندگی شادیِ ماست..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:05:00 ب.ظ ]




قدر همدیگر را بدانیم

پشت ویترین ساعت فروشی ایستاده بودم
ساعتها رو که نگاه میکردم …
دیدم هیچ ساعتی به قشنگی ساعتی که دور هم هستیم نیست
“قدر با هم بودنها را بیشتر بدانیم”

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:03:00 ب.ظ ]




در زندگی لحظه‌هایی هست که دلت می‌خواهد مثل پنیر پیتزا کش بیایند، طولااانی! تمام نشود.
مثل وقتهایی که کسی از دست پختت تعریف میکند حتی اگر به آن غذا الرژی داشته باشد.
مثل وقت‌هایی که بوی خاک باران خورده می‌پیچد توی هوا و دوست داری ریه‌ات اندازهٔ جنگل‌های گیلان باشد برای فرو دادن آن همه عطر…!

مثل لحظهٔ تمام شدن یک مکالمه تلفنی وقتی هنوز دلت نمی‌آید گوشی را بگذاری؛ انگار که ته‌ماندهٔ صدایش هنوز توی سیم تلفن هست!
مثل چشم‌هایی که وادارت می‌کنند سرت را بیندازی پایین و زمین را نگاه کنی، گویی که مغولی شمشیرش را گذاشته روی گردنت!
مثل خداحافظی‌ها. وقتی که هی دلت نمی‌آید بروی و می‌گویی: کاری نداری؟ دیگه خداحافظ…؛ واقعاً خداحافظ…!
مثل لحظه هایی که دیرت شده، ترافیک امانت را بریده انگشترت را در انگشت میچرخانی، دستت را میگیرد و تورا به ارامش دعوت میکند
مثل گم شدن ماشینی در پیچ خیابان وقتی که می‌خواهی تا آخرین لحظه بدرقه‌اش کنی.
این‌ها از آن دسته حسرت‌های خوشایند زندگی هستند.
من فکر می‌کنم فقیر کسی نیست که پول ندارد یا کفش پاره می‌پوشد. فقیر کسی است که در زندگیش از این دست لحظه‌های کش‌دار ندارد. همین لحظه‌هایی که وقتی یادشان میفتی، تهش با خودت میگویی کاش تمام نمی‌شد…!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:02:00 ب.ظ ]




هرچه میخواهی باش اما فقط آدم باش و خر نباش که در این روزگار گرسنگی اندیشه از گرسنگی نـان بسیار فاجعه انگیزتر است !!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:01:00 ب.ظ ]





واژه تسلیت چقدر آشناست برای ملتی که دائم باید به خاطر نداشتن افراد دلسوز آن را سالی چندبار تکرار کند…

تسلیت برای نداشتن جاده مناسب،
تسلیت برای ریزش پل،
تسلیت برای سوختن بچه ها در مدرسه،
تسلیت برای حادثه قطار،
تسلیت برای زلزله،
تسلیت برای عدم بازسازی بافتهای فرسوده
تسلیت برای آتش سوزی،
تسلیت برای تشنگی و خشکیدگی سرزمینم،
تسلیت برای اسید پاشی،
تسلیت برای نداشتن هزینه درمانی و مرگ به اجبار
تسلیت برای کشته شدن محیط بانان،
تسلیت برای دست فروشی زنان،
تسلیت برای پدیده ی گور خوابی
تسلیت برای کودکان کار
تسلیت برای نبود امکانات و تجهیزات آتشنشانی

و هزاران تسلیت دیگر…این است ایران همیشه عزادار
‎‌‌‌‌‎‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:59:00 ب.ظ ]




سوال کودک از خدا

کودکی از خدا پرسید!
تو چه میخوری؟
چه میپوشی؟در کجا ساکنی؟

خدا آرام بر دل کودک زمزمه کرد !

غصه ی بندگانم را میخورم !
عیب بندگانم را میپوشانم !
و در قلب شکسته ی آنان ساکنم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:16:00 ب.ظ ]




آدم‌های خوب سر راهمان بگذار
حس بسیار خوبیست هنگامی که
در لحظه‌ هجوم غم یا ناامیدی یا پریشانی
بی هوا کسی سر راه آدم سبز بشود

کلامش؛ نگاهش؛ حتی نوشته‌اش
آرامش و شادی و امید بپاشد به زندگی ات.

فقط از دستِ خودِ خدا برمی‌آمده که آن آدم را
یا کلام و نگاه و نوشته‌اش را برای آن لحظه‌ خاص‌ سرِ راه زندگی ما بگذارد.

شاید یکی از دعاهای روزانه ام این باشد که:

#خدایا من را نیز واسطه ی خوب شدن حال دیگران قرار بده .?

‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:09:00 ب.ظ ]




حکایت جالب زندگی آدمها

حکایت جالبیه؛

رفتار ما آدما رو
خدا میبینه فاش نمیکنه

ولی مردم نمیبینند
و فریاد میزنن..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:08:00 ب.ظ ]




دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند.
با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد.

چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می‌کرد فرصت همنشینی با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می‌پرداخت.

برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم!

همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت:

«برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم.»

برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او می‌بخشی، آنچه کرده‌ام مایه رضای تو نیست؟!»

ندا رسید: «آنچه تو می‌کنی ما از آن بی‌نیازیم ولی مادرت از آنچه او می‌کند، بی‌نیاز نیست. تو خدمت بی‌نیاز می‌کنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.»

دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند.
با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد.

چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می‌کرد فرصت همنشینی با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می‌پرداخت.

برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم!

همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت:

«برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم.»

برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او می‌بخشی، آنچه کرده‌ام مایه رضای تو نیست؟!»

ندا رسید: «آنچه تو می‌کنی ما از آن بی‌نیازیم ولی مادرت از آنچه او می‌کند، بی‌نیاز نیست. تو خدمت بی‌نیاز می‌کنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:06:00 ب.ظ ]




?آدمهايى که شما را بارها و بارها مى آزارند
مانند کاغذ سمباده هستند!

آنها شما را مى خراشند و آزار مى دهند
اما در نهايت شما صيقلى و براق خواهيد شد
و آنها…
مستهلک و فرسوده!
پس به قول نيما يوشيج :
چايت را بنوش و نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو, مشتى کاه مى ماند براى بادها و يادها.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:56:00 ب.ظ ]




بعضی وقتا آدما الماسی تو دست دارن، بعد چشمشون به یه گردو می افته دولا میشن تا گردو رو بردارن، الماسه می افته تو شیب زمین، قل میخوره و تو عمق چاهی فرو میره، میدونی چی می مونه؟ یه آدم…، یه دهــــــن بـــاز….، یه گـــــــردوی پـــــوک …. و یه دنیـــــاحســـــــرت….،
مواظب الماسهای زندگیمون باشیم، شاید به دلیل اینکه صاحبش هستیم وبودنش برامون عادی شده ارزشش رو از یاد بردیم.
الماسهای زندگی: پدر ، مادر ،همسر، فرزند، سلامتی، سرفرازی، خانواده، دوستان خوب، کار، عشق و …هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:39:00 ب.ظ ]




اطرافتان را با آدمهای
مثبت،
شاد
پرانرژی
مهربان
صادق
یکرنگ
یکدل
وخوش فکر
پرکنید…
آدمهای دوروبرشما،
نشان دهنده تفکرات شماهستند…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:29:00 ب.ظ ]




?هشت ساله بودم که در یک میهمانی برای اولین بار با پدیده ای سرخ رنگ به نام “خرمالو” آشنا شدم

?نامبرده را شکافته و چشیدم، شوربختانه خرمالوی مذکور به غایت گس بود و تا چند ساعت احساس می کردم گونه هایم در حال تجزیه شدن هستند.

?در نهایت؛ تجربه تلخ اولین کام از خرمالو،باعث شد که من سی سال این گردالی سرخ رنگ را به صورت یک طرفه تحریم کنم.

?با اصرار فراوان همسرم، دیوار تحریم خرمالو ترک برداشت و من هم در سی و هشت سالگی به خرمالو یک فرصت تازه دادم!

?خرمالو هم از این فرصت به نحو احسن استفاده کرد و چنان مزه ای را تجربه کردم که مجبور شدم خرمالو را از لیست سیاه بیرون آورده و ایشان را پس از لیمو ترش و توت فرنگی در “صدر مصطبه” بنشانم

?یک تجربه ی تلخ در هشت سالگی، باعث شد که سی سال از همه خرمالو ها متنفر باشم.
اولین تجربه های کودکی، شالوده ی ما را می سازند…
چه بسیارند باورها، هنجارها و اعتقاداتی که به خاطرِ
تجربه طعم “گسِ” آن ها در کودکی، هنوز منفور ما هستند….

?مواظب تجربه های گس فرزندانمون باشیم و آگاهشون کنیم!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:27:00 ب.ظ ]




?مشغول بودن به گذشته
?مشغول شدن به دیگران

✨?هر کس در گذشته بماند آینده را از دست می‌دهد!
و هر کس نگهبان رفتار دیگران باشد، نصفی از آسایش و راحتی خود را از دست می‌دهد!

بهترین انتقام در زندگی این است که با توکل به خدا و تلاش، به راه خود ادامه دهید و اتفاقات بد را فراموش کنید.
به هیچکس اجازه ندهید از تماشای رنج شما لذت ببرد!
شاد بودن را سرمشق زندگی خود قرار دهید که بدون توکل به خدا میسر نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-08-23] [ 02:27:00 ب.ظ ]




?امام امیرالمومنین علی (علیه السلام)فرمودند:

?خداوند جهاد را بر مردان و زنان لازم دانسته است

❣پس جهاد مرد آن است که از مال و جانش بگذرد
تا جایی که در راه خدا کشته و شهید شود

❣و جهاد زن آن است که در مقابل زحمات و صدمات شوهر و بر غیرت و جوانمردی او صبر نماید

?وسایل الشیعه ،ج ۱۵،ص۲۳،ح ۱۹۹۳۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-08-22] [ 02:16:00 ب.ظ ]




امام صــــــ?ــــادق(عَلَیه‌السَّلام)

➖گناهےڪه نعمت‌هـــــا را تغيير میدهد:
??تجاوز به حقـــــوق ديگران است

➖گناهےكه پشيمـــــانے مےآورد:
??قتـــــل است

➖گناهےڪه گرفتـــــارے ايجاد میڪند:
??ظلم است

➖گناهے كه آبـــــرو مےبَرد:
??شــــــــــرابخوارے است

➖گناهےڪه جلوے روزے را مےگيرد:
??زناست

➖گناهےڪه مرگ را شتاب مےبخشد:
??قطع رابطه با خويشـــــان است

➖گناهےڪه مانع استجابت دعـــــا مےشود و زندگے را تيره و تار مےڪند:
??نافرمانے از پدر مـــــادر است

?علل الشـــــرايع ج ۲ص۵۸۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1396-08-20] [ 03:41:00 ب.ظ ]




مـــــادرحضــــــــــرت‌رقيه ▪️▪️▪️
آيا درڪربلا حضور داشت ▪️▪️▪️

پاسخ

مادر حضــــــــــرت‌رقيه،مطابق بعضي از نقل‌هـــــا
? ام اســــــــــحــــــــــاق ? نام داشت كه قبلاً همســـــر امام‌حسن(عليه‌السلام)بودو آن حضـــــرت در وصيت خود به برادرش امام‌حسين سفارش ڪرد ڪه با ام‌اسحـــــاق ازدواج ڪند و فضــــــــــايل بسياري را براي آن بانو برشمرد

✍?بصارالعين‌في‌انصارالحسين ص۳۶۸

بعد از ولادت حضــــــــــرت‌رقيه ،ام‌اسحـــــاق بيمار شد و ديري نپاييد ڪه از دنيا رفت

✍?السيده‌رقيه ص۲۴

➖مداحـــــان و سخنـــــرانان مي‌گويند در خرابه شـــــام رقيه ياد پدرش را ڪرد و همه به گريه افتادند و صـــــداي آنان به يزيد رسيد

??حال ســــــــــوال اينجاست
چگونه صــــــــــدا ، از داخل خرابه به قصر رسيده است؟ يعني يزيد داخل خرابه بوده است؟! آيا اين دروغ نيست؟


پاسخ

معاويه در حال ساخت قصـــــري به نام كاخ خضـــــرا بود،براي همين خانه‌هايي را خريد تا قصـــــر را بنا ڪند
يكي از اين خانه‌هـــــا متعلق به پير زني بود كه حاضر به فروش خانه‌ي خود نبود و مي‌گفت مي‌خواهم در همين جا زندگي كنم و بعد از مرگم نيز قبرم درون خانه‌ام باشد
معاويه دستور داد خانه را خراب كنيد ، اما عمرو عاص مخالفت ڪرد و گفت:
عرب هميشه در آرزوي حاكمي عادل بوده و تو مي‌تواني از اين فرصت استفاده تبليغاتي كني ؛ به اين صـــــورت كه قصـــــر را بسازي و آن خانه را خراب نكني
آنوقت هـــــرڪه از درب قصر وارد شود اولين ســــــــــؤالي كه برايش پيش مي‌آيد اين است كه اين خانه‌ي خرابه در وسط قصــــــــــر چه مي‌كند و ما به او پاسخ مي‌دهيم ڪه عدالت ما به ما اجازه‌ي خراب ڪردن خانه‌ي پيرزن را نميدهد
اين جريان اتفاق مي‌افتد و بعد از مدتي پير زن از دنيا مي رود و معاويه باز هم آن خانه را خراب نمي‌كند
در زمان يزيد با وجودي كه اين خانه به خرابه تبديل شده باز هم اين نيرنگ ادامه پيدا ميكند
?زماني ڪه اســــــــــرا را به شـــــام مي‌آورند ، در آن خرابه قرار مي‌دهند و آن خرابه داخل حياط قصــــــــــر بوده است
مجیدآقابابا

✍? ريحانه كربلا - نوشته عبدالحسن‌نيشابوري- ص۱۰۱به نقل از كتاب صفريه جلد۲ صفحه۴۲

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:28:00 ب.ظ ]




ســــــــــؤال
عطســـــه ڪردن علامت صبـــــر است یا خرافـــــات❓

??در میان مردم خرافـــــات زیادی وجـــــود دارد ڪه نه پایه دینی دارد و نه مایه علمی

?عـــــده‌اى از مردم معتقدند ڪه عطســـــه شوم است و شگون ندارد و باید درڪار مورد نظر عجله نڪرد، بلكه باید صبرڪرد. ما هر وقت و یا چندین بار بعد از عطســـــه ڪردن به ڪاری اقدام ڪردیم مؤفق نشدیم
در صورتى ڪه از نظر اسلام عطســـــه ڪردن نه تنها شوم و بد نیست،بلكه بسیار مفید برای سلامتی بدن است

✍?در حدیث آمده ڪه عطسه موجب راحتى و سلامتی بدن است، و تا سه روز و به روایتى تا هفت روز، امان از مرگ است
آن چه بین عوام مشهـــــور است ڪه هنگام عطسه تك باید صبـــــرڪرد، صحت ندارد و در احادیث اثرى از این حرف نیست

پیامبــــــ?ــــر(ص):
عطســـــه مریض دلیل بر عافیت و راحتى بدن اوست
عطســـــه تا وقتى ڪه از سه تا بیشتر نباشد براى بدن نافـــــع است و اگر از سه تا بیشتر شد، نشانه بیماری است

امام صـــــ?ـــــادق
ڪسى ڪه عطسه ڪند از 5⃣ چیـــــز در امان خواهـــــد بود:

▫️جـــــذام
▫️ســـــردرد
▫️ریزش اشڪ ازچشــــــــــم
▫️گرفتگى بینى
▫️رویش مو در چشــــــــــم

علت عطســــــــــه چیست❓

امام رضـــــ?ـــــا
علت عطســـــه این است ڪه هر وقت خداوند به انسان نعمتى عطا كند و شڪرش را به جاى نیاورد، خداوند بادى به بدنش مى اندازد و دور مى زند تا وارد بینى مى شود و در اثر آن انسان عطســـــه مى ڪند وقتى مى گوید:الحمــــــــــدلله، خداوند آن را به جاى شڪر نعمتى كه به او داده بود مى‌پذیرد،اگر ڪسى عطسه ڪرد، به او بگو: یرحمك الله یا یرحمكم الله

چنانچه شما عطســـــه ڪردید و كسى به تو گفت: یرحمك الله، در پاسخش بگو: یغفرالله لنا و لكم
این تكلیف تا وقتى است ڪه طرف یك بار, یا دو بار یا حداكثر سه بار عطســـــه كند. اگر بیش تر از سه بار عطســـــه ڪرد علامت بیمارى است
مجیدآقابابا

پى نوشت‌هـــــا:
➖شهید دستغیب،۸۲پرسش، ص۱۶۱، سؤال۷۱
➖معارف و معاریف، ج۷، ص۳۸۹، ماده: عطسه
➖علامه مجلسی، بحار الانوار ، مؤسسه الوفاء بیروت لبنان ، ج۷۳، ص۵۱
➖عبد الله شبر ، الاخلاق ، ص۱۷۹
➖محدث نوری ، مستدرك الوسایل ، مؤسسه آل البیت ،ج ۸، ص۳۸۱
➖جزیرى، عبد الرحمن و غروى، سید محمد و یاسر مازح، الفقه على المذاهب الأربعة و مذهب أهل البیت (ع)، ج۲، ص۹۲
➖شیخ مفید الاختصاص، ص۴۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]


...


?خار خندید و به گل گفت سلام
و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت
ساعتی چند گذشت
گل چه زیبا شده بود
دست بی رحمی نزدیک آمد،
گل سراسیمه ز وحشت افسرد
لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید

صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید

گل صميمانه به او گفت سلام…

گل اگر خار نداشت
دل اگر بی غم بود
اگر از بهر كبوتر قفسی تنگ نبود،

زندگی،
عشق،
اسارت،
همه بی معنا بود . . . .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




( امام صادق علیه السلام)
❣ امام صادق سلام الله علیه می فرماید: کسى که با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند به هر قدمى که برمی دارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مى‏ فرماید و یک درجه مرتبه‏ اش را بالا مى‏ برد،

❣ وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکل او مى‏‌فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج می‌شود را نوشته و آنچه شر و بد است را ننویسند.

❣و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى‏‌گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل‌بیت رسولش هستی، به خدا قسم! هرگز تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد کرد.

☑️ ابن قولویه، کامل الزیارات ص۱۳۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-08-16] [ 02:20:00 ب.ظ ]




?مادامى که سيب با چوب باريکش به درخت متصل است

❣همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..

?باد باعث طراوتش میشود
?آب باعث رشدش میشود
?و آفتاب پختگی و کمال ميبخشد

❣ و امّا …
به محض منقطع شدن از درخت
و جدايى از “اصل",

?همان آب باعث گندیدگی
?همان باد باعث پلاسیدگی
?همان آفتاب باعث پوسیدگی
و ازبين رفتن طراوتش میشود

❣ قصه انسان و خدا قصه سیب و درخت است
.
?آدمی تا با خداست همه چیز در خدمت اوست .

?خواه قدرت ، خواه شهرت ، خواه ثروت

?و اگر از خدا برید همه به زیان اوست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:19:00 ب.ظ ]




❣زائر حسین علیه السلام گناهانش را پلی بر درب خانه اش قرار داده که از آن عبور می‌کند،

❣ همانطوری که یکی از شما وقتی از پل عبور نمودید آنرا عقب سر می گذارید .

❣ یعنی زیارت سید الشهداء سلام الله علیه سبب می‌شود که گناهان محو و زائل گردند.

?کامل الزیارات.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:18:00 ب.ظ ]




ابتهاج تعریف میکرد : در مراسم کفن ودفن شخصی شرکت کردم ، دیدم قبل از اینکه بذارنش تو قبر ، چیزی حدود یک وجب سرگین و فضولات تر گوسفند ، توی کف قبر ریختن.ا
ز یک نفر که اینکار رو داشت انجام میداد،
سوال کردم که : این چه رسمی ست که شما دارید؟
گفت : توی رساله نوشته که این کار برای فرد مسلمان مستحبه و ما مدت هاست برا مرده هامون اینکار رو انجام میدیم!
میگفت که چون برام تعجب آور بود،
سریع گشتم یه رساله پیدا کردم و رفتم سراغ طرف و بهش گفتم : کجاش نوشته؟
طرف هم میره تو بخش آیین کفن و دفن میت، آورد که بفرما
دیدم نوشته کف قبر مسلمان ، مستحب است
یک وجب پهن تر باشد!???

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




از نظر طب سنتی، هر مکانی دارای طبع و مزاج خاص خود است.
بعضی مکانها مانند غسالخانه هاو قبرستانهابه دلیل گریه وغم وزاری دارای طبع سرد و خشک (سودایی) هستند.
سالن های ورزشی ؛مراکز تحقیقاتی به دلیل هیجان بالا دارای طبع گرم وخشک هستند. اما مکانهایی وجود دارند که دارای طبع گرم وتر هستند یعنی خونسازند.
نشستن کنار رودخانه سودای مغز را ازبین می برد
ازجمله مکان های خونساز می توان حرم اهل بیت(علیهم السلام) رانام برد.
گرمای معنوی این مکان ها آنقدر بالاست که هرفرد با هرطبع و مزاجی را درمان خواهدکرد.
جالب است که هیچ کلاغی در حرم ها دیده نمی شود و بیشترفضای صحن و حیاطها را کبوترها پر کرده اند.
چون کبوترپرنده ای گرم مزاج است به همین خاطر عاشق گرمای معنوی امام و امامزاده هاست!
اماکلاغها بدلیل سرد مزاج بودنشان تاب وتحمل گرمای این مکانهارا ندارند!!!
آیا تا کنون به آینه های شکسته داخل حرمها دقت کردید؟؟؟
چرااین آینه ها شکسته اند؟؟؟
مفهومش این است که"به اینجا امدی جسم خاکیت را بشکن و ازوجود خاکیت بگذر وحتی از خودت صرف نظر کن!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




سجده شکر

من فقط
یک آرزو دارم
که آن هم #اربعین

سجده ی
شکری کنم پای
ستـون آخرین

#اللهم_ارزقنا_زیارة_الاربعین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-08-11] [ 03:33:00 ب.ظ ]




مردی وارد داروخانه شد وبالهجه اي ساده گفت:
کرم ضد سيمان دارين؟

متصدي داروخانه با لحني تمسخر آميز گفت:
بله که داريم کرم ضد تيرآهن و آجرم داريم حالا خارجي ميخواي يا ايراني؟
خارجيش گرونه ها گفته باشم!

مرد نگاهي به دستانش کرد و روبه روي فروشنده گرفت و گفت:
ازوقتي کارگر ساختمون شدم دستام زبر شده نمي تونم دخترمو نوازش کنم…
اگه خارجي بهتره، خارجي بده !
لبخند روي لبان متصدي يخ زد!!!
واقعا چه حقير و کوچک است آن که به خود مغرور است.

چراکه نمي داند بعد از بازي شطرنج
شاه وسرباز را دريک جعبه مي گذارند…
انسانيت و تقواست که سرنوشت ساز است
جايگاه شاه و گدا و دارا و ندار همه ” قبر “است… مواظب باشيم که «تقوا»بايک «تق» «وا» نرود!!!!! براي رسيدن به کبريا بايد نه “کبر"داشت نه"ريا"!!!!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:33:00 ب.ظ ]




وقتی کبوتری شروع به معاشرت

با کلاغها می کند پرهایش سفید می ماند،
ولی قلبش سیاه میشود.

دوست داشتن کسی که لایق

دوست داشتن نیست اسراف محبت است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:30:00 ب.ظ ]




سـﻤــت خــ♡ـدا

♻️ امام صادق(ع):

?ايّام زيارت امام حسين(ع) جزء عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمی‌گردد.

✔️کامل الزیارت ، ص۱۳۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:26:00 ب.ظ ]




ﮐﺎﻏﺬ ﺳﻔﯿﺪ ﺭﺍ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺗﻤﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﺍﻕ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﺴﯽ ﻗﺎﺏ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﺩ!
ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻧﺪﮔﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﻬﺎ
ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺍﺷﺖ…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:21:00 ب.ظ ]




کلاس اخلاق
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:15:00 ب.ظ ]


...


امام صــــــ?ــــادق(عَلَیه‌السَّلام)

➖گناهےڪه نعمت‌هـــــا را تغيير میدهد:
??تجاوز به حقـــــوق ديگران است

➖گناهےكه پشيمـــــانے مےآورد:
??قتـــــل است

➖گناهےڪه گرفتـــــارے ايجاد میڪند:
??ظلم است

➖گناهے كه آبـــــرو مےبَرد:
??شــــــــــرابخوارے است

➖گناهےڪه جلوے روزے را مےگيرد:
??زناست

➖گناهےڪه مرگ را شتاب مےبخشد:
??قطع رابطه با خويشـــــان است

➖گناهےڪه مانع استجابت دعـــــا مےشود و زندگے را تيره و تار مےڪند:
??نافرمانے از پدر مـــــادر است

?علل الشـــــرايع ج ۲ص۵۸۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-08-09] [ 04:14:00 ب.ظ ]




?روحانی در مراسم چهلمین سالروز شهادت حاج آقا مصطفی خمینی گفت”

“کسی نمی‌تواند (در باره)قدرت نظامی کشور که برمبنای قانون اساسی و مبنای تدابیر دفاعی و دکترین دفاعی طراحی شده حرفی بزنند. “
و دقیقا در ادامه همین جمله گفت:
“برخی دوست دارند با ما حرف بزنند تشریف بیاورند حرف بزنند ببینیم چه کسی ضرر می‌کند"،

?به نظر می رسد دولت در حال گشودن بابی به عنوان"گفتگو” به جای” مذاکره ” است .بدین معنی که حرف می زنیم اما"معامله و بده،بستان “سر موشکی و قدرت منطقه ای نمی کنیم.
این شروع می تواند با شیبی ملایم به سمتی برود که قابل پیش بینی نیست.مگر طرف مقابل منگل است که بیاید حرف شما را بشنود و قانع شود و برود؟ او هدف خود از مذاکره(از نگاه روحانی گفتگو)را از قبل روشن و سراغ شما می آید.مگر او دنبال بحث های استدلالی و اقناعی است؟.

?وقتی سپاه بیش از هزار شهید در همین پنچ سال در راه مبارزه با تروریسمی که آنها درست کرده اند داده است اما متهم به حمایت از تروریسم است،متهم کنندگان منتظر جلسه برای شنیدن منطق دو، دوتا،چهارتای روحانی هستند؟ ظاهرا به ریل 1392 برمی گردیم و آن فیلم را از نو بازی می کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-08-04] [ 04:18:00 ب.ظ ]




❣اولين تلفن بی سيم توسط خدا اختراع شد
و خداوند نام “دعا” رو براش انتخاب کرد

❣هيچ وقت سيگنالش نميره
و لازم نيست دوباره شارژش کنيد

❣هر جا هستيد ازش استفاده کنيد”
همیشه در دسترس می باشد”

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:11:00 ب.ظ ]




?از كتاب سرور المومنین نقل شده است :

حضرت رقیه علیهاالسلام هر بار هنگام نماز، سجاده پدر را پهن مى كرد، و آن حضرت بر روى آن نماز مى خواند. ظهر عاشورا نیز، طبق عادت ، سجاده پدر را پهن كرد و به انتظار نشست . ولى پس از مدتى ، ناگهان دید شمر وارد خیمه شد.

رقیه علیهاالسلام به او گفت : آیا پدرم را ندیدى؟ شمر بعد از آن كه آن كودك را در كنار سجاده ، چشم به راه پدر دید، به غلام خود گفت : این دختر را بزن . غلام به این دستور عمل نكرد. شمر خود پیش آمد و چنان سیلى به صورت آن نازدانه زد كه عرش خداوند به لرزه در آمد. (1) به یاد لب تشنه پدر

عصر عاشورا كه دشمنان براى غارت به خیمه ها ریختند، در درون خیمه ها مجموعا 23 كودك از اهل بیت علیهم السلام را یافتند.

به عمر سعد گزارش دادند كه این 23 كودك ، بر اثر شدت تشنگى در خطر مرگ هستند.

عمر سعد اجازه داد به آن ها آب بدهند. وقتى كه نوبت به حضرت رقیه علیهاالسلام رسید آن حضرت ظرف آب را گرفت و دوان دوان به سوى قتل گاه حركت كرد.

یكى از سپاهیان دشمن پرسید: كجا مى روى ؟ حضرت رقیه علیهاالسلام فرمود: بابایم تشنه بود. مى خواهم او را پیدا كنم و برایش آب ببرم.

او گفت : آب را خودت بخور. پدرت را با لب تشنه شهید كردند!

حضرت رقیه علیهاالسلام در حالی كه گریه مى كرد، فرمود: پس من هم آب نمى آشامم . (2)

هم چنین در كتاب مفاتیح الغیب ابن جوزى آمده است كه ، صالح بن عبدالله مى گوید:

موقعى كه خیمه ها را آتش زدند و اهل بیت علیهم السلام رو به فرار نهادند، دخترى كوچك به نظرم آمد كه گوشه جامه اش آتش گرفته ، سراسیمه مى گریست و به اطراف مى دوید و اشك مى ریخت . مرا به حالت او رحم آمد. به نزد او تاختم تا آتش جامه اش را فرو نشانم . همین كه صداى سم اسب مرا شنید اضطرابش بیشتر شد. گفتم : اى دختر، قصد آزارت ندارم . به ناچار با ترس ایستاد. از اسب پیاده شدم و آتش جامه اش را خاموش ‍ نمودم و او را دل دارى دادم .

یك مرتبه فرمود: اى مرد، لب هایم از شدت عطش ‍ كبود شده ، یك جرعه آب به من بده .

از شنیدن این كلام رقّتى تمام به من دست داد، ظرفى پر از آب به او دادم . آب را گرفت و آهى كشید و آهسته رو به راه نهاد. پرسیدم : عزم كجا دارى ؟

فرمود: خواهر كوچك ترى دارم كه از من تشنه تر است .

گفتم: مترس ، زمان منع آب گذشت ، شما بنوشید.

گفت : اى مرد سوالى دارم ، بابایم حسین علیه السلام تشنه بود، آیا آبش دادند یا نه ؟

گفتم : اى دختر! نه والله ، تا دم آخر مى فرمود: « اسقونى شربة من الماء »( یك جرعه آب به من بدهید) ، ولى كسى او را آبش نداد بلكه جوابش را هم ندادند.

وقتى كه آن دختر این سخن را از من شنید، آب را نیاشامید، بعضى از بزرگان مى گویند اسم او حضرت رقیه خاتون علیهاالسلام بوده است . (3)

كودكى دامان پاكش شعله آتش گرفت گفت با مردى بكن خاموش دامان مرا

دامنش خاموش چون شد، گفت با مرد عرب كن تو سیراب از كرم این كام عطشان مرا

آب داد او را ولى گفتا نخواهم خورد آب تشنه لب كشتند این مردم عزیزان مرا


كنار پیكر خونین پدر

در كتاب مبكى العیون آمده است :

در شب شام غریبان (شب یازدهم)، حضرت زینب علیهاالسلام در زیر خیمه نیم سوخته ای ، اندكى خوابید. در عالم خواب مادرش ‍ حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را دید. عرض كرد: مادر جان ، آیا از حال ما خبر دارى ؟

حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام فرمود: تاب شنیدن ندارم . حضرت زینب علیهاالسلام عرض كرد: پس شكوه ام را به چه كسى بگویم ؟

حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام فرمود:

من خود هنگامى كه سر از بدن فرزندم حسین علیه السلام جدا مى كردند، حاضر بودم . اكنون برخیز و رقیه علیها السلام را پیدا كن.

حضرت زینب علیهاالسلام برخاست . هر چه صدا زد، حضرت رقیه علیهاالسلام را نیافت. با خواهرش ام كلثوم علیهاالسلام در حالی كه گریه مى كردند و ناله سر مى دادند، از خیمه بیرون آمدند و به جست و جو پرداختند، تا این كه نزدیك قتل گاه صداى او را شنیدند. آمدند كنار بدن هاى پاره پاره ، دیدند رقیه علیهاالسلام خود را روى پیكر مطهر پدر افكنده و در حالی كه دستهایش را به سینه پدر چسبانیده است درد دل مى كند.

حضرت زینب علیهاالسلام او را نوازش داد. در این وقت سكینه علیهاالسلام نیز آمد و با هم به خیمه بازگشتند. در مسیر راه ، سكینه علیهاالسلام از رقیه علیهاالسلام پرسید: چگونه پیكر پدر را پیدا کردی ؟ او پاسخ داد:

آن قدر پدر پدر كردم كه ناگاه صداى پدرم را شنیدم كه فرمود: بیا اینجا دخترکم، من در این جا هستم .(4)


☑️پی نوشت:

1) شیخ محمّد محمدى اشتهاردى، سرگذشت جانسوز حضرت رقیه علیهاالسلام، ص 26 به نقل از «حضرت رقیه علیهاالسلام»، ص 7.

2) همان، ص 29 به نقل از ثمرات الحیاة، ج 2، ص 38.

3) شیخ على فلسفى، حضرت رقیه علیهاالسلام، ص 13.

4) سرگذشت جانسوز حضرت رقیه علیها ا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:06:00 ب.ظ ]




بسم الله الرحمن الرحيم

اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،
عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَديجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحُسَيْنِ الشَّهيدِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقيّةُ النَّقيَّةُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الزَّكِيَّةُ الْفاضِلَةُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِيَّةُ،
صَلَّى اللهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ،
فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ،
الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الْمَعْصُومينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ،
وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّينَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّريفِ،وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
وَصَلَّى اللهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً برَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ب.ظ ]




☄اللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ الْهُدَی وَالتُّقی وَالْعِفافَ وَالْغِنَی، وَالْعَمَلَ بِما تُحِبُّ وَ تَرْضی.

☄اللّهُمَّ إِنّی أَسْئَلُکَ مِنْ قُوَّتِکَ لِضَعْفِنا، وَمِنْ غِناکَ لِفَقْرِنا وَ فَاقَتِنا، وَ مِنْ حِلْمِکَ وَ عِلْمِکَ لِجَهْلِنا.

☄اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أعِنّا عَلی شُکْرِکَ وَ ذِکْرِکَ، وَ طاعَتِکَ وَ عِبادَتِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الّراحِمینَ.

✴️« خداوندا! من از تو هدایت و تقوا و عفت و بی نیازی و عمل به آنچه را که تو دوست می داری و بدان رضایت می دهی، می خواهم.

✴️پروردگارا! از تو مسألت دارم که ما را قدرتی دهی تا ضعف و نیستی مان را بهبود بخشیم، و از صبر و علمت بهره ای دهی تا جهلمان را درمان کنیم .

✴️"خداوندگارا! بر محمد و آل محمد ( صلی الله علیه وآله و سلم ) درود فرست، و ما را بر شکر و ذکر و فرمانبرداری و عبادتت یاری فرما، به رحمتت سوگند ای مهربانترین مهربانان.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:04:00 ب.ظ ]


...


?شـمر نمازش را میخواند،
روزه‌اش را هم میگرفت،
آشکارا هم فسق و فجور نمیکرد،
و شاید اهل رشوه و ربا هم نبود…
معاویه و ابن‌زیاد و عمربن‌سعد هم همینطور…

?یادمان باشد،
زیارت عاشورا که میخوانیم
وقتی رسیدیم به «وَ لَعنَ الله…»هایش؛

?لحظه ای به خودمان گوشزد کنیم:
نکند این «لعنة الله…» شامل حال ما هم بشود؟

?مایی که گاه خودمان را
“ارزانتر” از شمر و عمر و ابن‌زیاد میفروشیم…

?جمله ای بس سنگین از شهید آوینی:

“کربلا"به رفـــتن نیست…
به شـــدن است …!
که اگر به رفـــتن بود!
شمر هم “کربلایی” است!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:03:00 ب.ظ ]




بیرون خانه ظاهری خوب و طبیعی داشت اما وقتی وارد شدم باورم نمی‌شد چنین خانه‌ای در محله ما وجود دارد. نگاهی به سرتاسر اتاق پیرزن انداختم. اتاقی که تنها بخشی از آن با موکت‌های رنگارنگ پوشیده شده‌بود. یک تخت زوار در رفته که بیشتر شبیه یک تخته چوب بود که بلوک سیمانی و آجر شکسته شده‌بودند پایه‌هایش!
تمام وسائل اتاق محدود شده‌بود به چند تکه ظرف و یک گاز دو شعله با یک دراور شکسته که کشوهایش مثل دندان‌های پیرزن یک در میان شده‌بود…

بوی تندی مشامم را زد و ترجیح دادم داخل حیاط با او هم صحبت شوم.
از او می‌پرسم: مادرجان بچه‌هایت کجا هستند؟
پیرزن که از لحظه ورودم با شادی و کمی هم خجالت تندتند به من خوش آمد می‌گفت. نگاه خسته‌اش را به شاخه‌های پیچ خورده درختان دوخت و از انجا تا دوردست ها پرواز داد. بعد آهی کشید و با صدای خش‌دارش از روزهایی گفت که برای خودش کسی بوده‌است و خانه اش پر بوده از کلفت و فرش‌های نجف آبادی!

از پسرانش می‌گوید که حالا دکتر و مهندس شده‌اند. دخترش که به قول پیرزن 4 تا ماشین و راننده زیر دستش است. از خانه‌ای گفت که به نام پسرش زده بود تا وقت پیری مراقبش باشد اما… بغض نیم بند پیرزن شکست و اشک‌هایش اجازه ندادند حرفش تمام شود.

پیرزن این بار از روزهایی گفت که بیمار در خانه گرسنه و تشنه بوده‌است. نه آنکه پول نداشته باشد. کسی نبوده تا کاسه ای سوپ گرم دستش دهد. از دزدهایی که به خانه اش زده بودند گفت و اینکه دیگر به که می‌توان اعتماد کرد؟

باورم نمی‌شد در همسایگی ما چنین کسی وجود داشته‌باشد. باورم نمی‌شد که شب‌هایی که من سیر و آسوده خوابیده بودم. در همسایگی من پیرزنی گرسنه خواب به چشم نداشته‌است…
یاد حدیث پیامبر(ص) می‌افتم « به من ايمان نياورده‏است آن كه شب را با شكم سير بخوابد و همسايه‏اش گرسنه باشد»

و بعد به فکر فرو می‌روم که عجب! بالا شهر هم نیازمند دارد! نیامندانی که طالب پول نه بلکه تشنه محبت‌اند. نیازمندی به سبک بالاشهر!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-08-01] [ 03:15:00 ب.ظ ]




مجلس میهمانے بود……
پیر مرد از جایش برخاست تا به بیرون برود…
اما وقتی ڪه بلند شد، عصای خویش را بر عڪس بر زمین نهاد…..
و چون دسته عصا بر زمین بود، تعادل ڪامل نداشت…
دیگران فکر ڪردند که او چون پیر شده، دیگر حواس خویش را از دست داده و متوجه نیست ڪه عصایش را بر عڪس بر زمین نهاده…
به همین خاطر صاحبخانہ با حالتی که خالے از تمسخر نبود بہ وی گفت:

پس چرا عصایت را بر عڪس گرفته ای؟!
پیر مرد آرام و متین پاسخ داد:
زیرا انتهایش خاڪی است، می خواهم فرش خانه تان خاڪی نشود…..

مواظب قضاوتهایمان باشیم….
?چه زيبا گفتند:
برای ڪسی ڪه میفهمد
هیچ توضیحے لازم نیست
و برای ڪسی ڪه نمیفهمد
هر توضیحے اضافه است
آنانڪه میفهمند عذاب میکِشند
و آنانڪه نمیفهمند عذاب مےدهند

✨مهم نیست که چہ “مدرڪے” دارید
مهم اینه که چہ “درڪے” دارید✨

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:01:00 ب.ظ ]




? من از پروردگار بزرگ سپاسگزارم، براي اينکه امروز را به من هديه کرده است.
? من سعي مي کنم امروز روحيه ام شاد و شور و نشاط را در خود زنده نگاه دارم.
? من سعي مي کنم امروز شوق و اشتياق به زندگي را در خود زنده نگاه دارم.
? من سعي مي کنم امروز با روحيه با موفقيت هاي ديگران تغذيه نمايم.
? من سعي مي کنم امروز ورزش کنم که سلامتي بيشتر داشته باشم.
? من سعي مي کنم امروز گذشته را کنار گذاشته فراموش کنم و از آن ديگر ياد نکنم.
? من سعي مي کنم امروز انتقادات منفي و مخرب ديگران را ناديده بگيرم.
? من سعي مي کنم امروز کارم را با نهايت شادي انجام بدهم.
? من سعي مي کنم امروز قدمي به سوي هدفم بردارم.
? من سعي مي کنم امروز را با يک نگرش خوب و مثبت آغاز نمايم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:59:00 ب.ظ ]




مردی سگش را در خانه می گذارد تا از
طفل شیر خوارش مواظبت کند
و خودش برای شکار بیرون رفت
و زمانی که برگشت، سگش را دید
که در جلو خانه ایستاده و وق وق می کند
و پنجه هایش خون آلود است
مرد با تفنگش به سوی سگ شلیک کرد
او را کشت و با سرعت وارد خانه شد
تا باقی مانده ی فرزندش را ببیند.
زمانی که وارد شد دید
که گرگی غرق در خون غلتیده
و فرزندش بدون هیچ آسیبی سالم است.

قبل از اینکه عکس العملی نشان دهید
به حرف های طرف مقابل گوش كنيد
تا به دلیل قضاوت اشتباه
تا آخر عمر گریان نباشید….

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ب.ظ ]




از امام صادق علیه السلام پرسیدند:

روز حسرت، کدام روز است که خدا فرمود:
((انذرهم یوم الحسره اذ قضی الامر))
بترسان ایشان را از روز حسرت.
سوره مریم آیه39

✨حضرت جواب دادند:
آن روز قیامت است که حتی نیکوکاران هم حسرت می خوردند که چرا بیشتر نیکی نکردند.
پرسیدند: آیا کسی هست که در آن روز حسرت نداشته باشد؟
حضرت فرمودند:
آری، کسی که در این دنیا مدام بر رسول خدا صلوات فرستاده باشد✨

?وسائل الشیعه ج7 ص 198

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:57:00 ب.ظ ]