یگانه
 
 


اسفند 1395
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        





جستجو



Random photo
صلوات

 



صدا را روی بچه، نباید بالا برد!
طعم کتک و تنبیه را نباید هرگز به او چشاند!
مخصوصا دختر

بچه، نازدانه که بارآمد
بزرگ که شد
آن وقت می نشیند وسط روضه و با خودش فکر می کند چطور صدایشان را روی زهرا بالا بردند؟!

اصلا یعنی چه که فاطمه را زدند؟!
می نشیند
هی فکر می کند
هی حساب می کند
و هی نمی فهمد
هی در مخیله اش نمی گنجد
یعنی چه که فاطمه را زدند؟!

بچه را باید نازدانه بارآورد
تا وسط مجلس حضرت زهرا از هوش برود
وقتی بشنود با نازدانه پیغمبر چه کردند!

اصلا گمان میکنم این که اسلام می گوید فرزند را نزن، برای همین است!
برای همین روضه ها…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-12-11] [ 04:43:00 ب.ظ ]




انقطاع الی‌الله چیست؟ کمی راجع به آن و راه هایی که می توانیم آن را کسب کنیم توضیح دهید.

?پاسخ:

انقطاع الی‌الله - عزّوجلّ- یک وصیّت قرآنی است که خدای متعال -در سوره مبارکه مزمّل بدان اشاره کرده است.

?انقطاع الی‌الله، تعبیری از حرکت باطنی انسان به سوی ذات باری تعالی است؛ آن هم حرکتی نه در مکان و طول زمان بلکه بر فراز مکان و ماورای زمان که بر اساس آن، انسان سالک، اندک اندک تعلقات را از قلب خود دور کرده و تنها به خدای متعال وابسته باشد.

?بر این اساس برخی از بزرگان گفته‌اند: مراد از انقطاع إلی اللّه تعالی، وارستگی ضمیر و سرّ انسان از غیر خدای تعالی در همه ابعاد نیازمندی‌هاست.

? در حقیقت خالی بودن باطن وجود از غیر خداست نه این‌که با دوستان خود در زندگی همراه نباشد؛ برای همین است که گفته شده است «العارف کائن و بائن». به این معنی که در ظاهر با خلق است اما در باطن از آنان جدا و به خدایش پیوسته است. [1] همانطور که امام خمینی (ره) می‌گوید: اجتناب کامل از لذات دنیا ، همان انقطاع کامل الی الله است. [2]

?انقطاع الی الله دارای مراتبی است و هر کس باید با رعایت تدریج و بدون سخت‌گیری که مورد نهی شدید اهل‌بیت است، از انقطاع از گناه و حرام آغاز کرده و سپس دیگر تعلقات را از خود دور کند. بر این اساس، عوامل زیر در راه کسب این کمال موثرند:

1⃣ رفع حجب ظلمانی
انسان برای رسیدن به هر یک از عطایای فاخر الهی باید وظایف بشری را در حد توان انجام دهد تا توفیق دست‌یابی به آن عطایا به دست آید همانطور که در دعای روزانه‌ی ماه رجب می‌خوانیم: «ای کسی که عطای فراوان را به بهای اندک و عمل مختصر می‌بخشی».

?بنابراین باید این عمل مختصر که همان خرق حجب ظلمانی باشد را انجام داد و ضخیم‌ترین و ظلمانی‌ترین حجاب ظلمانی، خودبینی و خودپرستی و خرق این حجاب از تمام حُجُب مشکل‌تر است.
?عمده‌ترین ابزار رفع این حجب، در تقوا و پرهیز از محرمات و انجام واجبات و سپس انجام مستحبات به‌ویژه مستحباتی چون نماز شب و مراقبه و محاسبه و پرخوری نکردن در حد توان است. همانطور که امام خمینی (ره) می‌گوید: اجتناب کامل از لذات دنیا ، همان انقطاع کامل الی الله است و با کمترین توجه به دنیا، محال است این انقطاع به دست آید و احتیاج فوق العاده به تمرین ، زحمت ، ریاضت ، استقامت و ممارست ، است تا بتوان با تمام قوا از ما سوی اللّه منقطع شده و به غیر خداوند توجهی نباشد. [3]

2⃣ اخلاص
خالص نمودن اعمال از ریا و سمعه سبب انقطاع به سوی خدای متعال است. [4]
اخلاص ، گرچه خود رفع حجب ظلمانی است اما امتیاز خاصی از بین اسباب مذکور دارد؛ زیرا انقطاع کامل ، بخششی الهی است که نیاز به کسب اعمالی دارد و اخلاص در بین این اعمال امتیازی خاص دارد همانطور که امام علی (علیه السلام) در وصف این مرتبه فرمود: آنان خود را برای خدا خالص کردند و خدا هم آنان را (به طور ویژه و برتر) خالص‌تر نمود. [5]

3⃣تفکر در فنای دنیا و بقای آخرت
همان‌طور که یکی از بزرگان درباره‌ شرح حال خود در دست یافتن به مراتبی والا از انقطاع به سوی خدا می‌گوید: من هر روز یک یا دو ساعت درباره دنیا و فریبندگی و ناپایداری خوشی‌های آن و پایان یافتن سختی و تلخی‌هایش و نیز بقای آخرت و آن‌چه مرا در آن نجات می‌دهد یا نابود می‌کند فکر می‌کردم و این تفکر بالاخره در دلم موثر شد تا به کلی از غیر خدا منقطع و با همه وجودم متوجه او شدم. [6]

—————————
1. سید علی خان؛ ریاض السالکین، ص100
2. جهاد اکبر، ص 38
3. کتاب جهاد اکبر، ص38
4. سید علی خان؛ ریاض السالکین،ص258
5. أعلام الدین فی صفات المؤمنین،دیلمی،ص128
6. پاسداران حریم عشق (کلمات عرفا)،سعادت پرور،ج8، ص34

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:37:00 ب.ظ ]




✅پرسش:

?پاسخ:

استاد مطهرى مى گويد: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهي،‌انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد». (1)

? باید دانست در عين حال كه دست تقدير الهي در زندگي انسان است و قضا و قدر الهي مردود نیست، نقش انسان در تعيين سرنوشت زندگي پذیرفتنی است. در حقیقت نقش انسان نه تنها مغاير با سرنوشت نيست، بلكه جزئي از همان سرنوشت است.

? در سرنوشت و تقدير انسان - چه مومن باشد و چه كافر- چنين است كه او سرنوشت خود را تعيين نمايد. در واقع اختيار داشتن انسان جزئي از تقديرات الهي است.

?بشر هميشه خود را در سر چهار راه هايي مي‌بيند. هيچ گونه اجباري كه فقط يكي از آن‌ها را انتخاب كند ندارد و ساير راه‌ها بر او بسته نيست. انتخاب يكي از آن‌ها به نظر و فكر و اراده او مربوط است؛ يعني طرز فكر و انتخاب او است كه يك راه خاص را معيّن مي‌كند. (2)

? اين كه از يك طرف مسئله تقدير الهي مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است كه خداوند مقرّر كرده كه انسان با اختيار و اراده خود، يكي از راه‌ها را انتخاب كند و آن راهي كه انسان با ارادة خود انتخاب كرده، همان است كه مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر كرده كه انسان با اختيار خود، آن راهي كه خداوند از ازل مي‌داند، انتخاب كند.

☑️ پس تقدير خداوندي اين است كه بشر افعال خود را از روي اختيار انجام دهد، نه اين كه تقدير او را به انجام يك طرف مجبور سازد.

?اميرالمؤمنين (ع) از كنار ديوار شكسته و كجى برخاست. پرسيدند: از قضاى الهى فرار مى كني؟ فرمود: از قضاى الهى به قدر او پناه مى برم. (3)

?«يعنى درست است كه تا قانون عليت كه منتهى به فرمان خداست، نباشد، ديوار شكسته سقوط نخواهد كرد، اما همان خداوند به من عقلى داده كه آن خود يك حلقه از سلسله قانون عليت است و يك عامل بازدارنده در برابر اين گونه حوادث. البته ديوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلى سقوط مى كند. اما من مى توانم به قدر الهى پناه ببرم؛ يعنى با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گيرى كنم كه اگر ديوار سقوط كند روى من نيفتد».(4)

? در قرآن آيات زيادى وجود دارد كه به صراحت اختيار انسان و نقش اراده او را بيان داشته است؛ مانند آيه: « لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ براى انسان چيزى جز حاصل سعى او نيست». (5) و : « ِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ (6) خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد. مگر خودشان آن را تغيير دهند».

✅ از آنچه ذكر شد امكان تغيير قضا و قدر درموارد خاص به خوبي روشن شد. اما تغيير قضا و قدر يا تبديل سرنوشت در روايات متعدد هم بيان شده است كه يكي از مهمترين ابعاد و عوامل اين تغيير مقوله دعا است.

———————
۱. شهيد مطهري، مجموعة‌آثار، ج1، ص 384.
2. همان، ص 385 .
3. شيخ صدوق، التوحيد ، ص 369.
4. ناصر مكارم شيرازي، پيدايش مذاهب، تنظيم مسعود مكارم، ص 31.
5. نجم (53) آية 39.
6. رعد (13) آية 11.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:35:00 ب.ظ ]




آیا شیطان میتواند در خواب ما، خودش را به جای اهل بیت عليهم السلام و… نشان دهد؟

?پاسخ:
اخبار فراواني بر عدم حجيت خواب در مسائل شرعي و احكام الهي از طرف ائمه اطهار عليهم السلام به ما رسيده است از جمله آنها :

?در روایت حسنه ابراهیم‏ بن هاشم وارد شده که امام صادق‏ علیه ‏السلام در جواب سائلی که از افسانه خوابِ ابیّ‏بن کعب سئوال نموده فرمود:
« ان دین اللَّه أَعزّ أن یری فی النوم.(1) امر دین عزیزتر و والاتر از این است که بخواهیم با خواب آن را سامان دهیم.»

?همينطور رسول گرامى اسلام(ص) مى‏فرمايد: «الرؤيا ثلاثة: بشرى من الله، و تحزين من الشيطان، والذين يحدث به الانسان نفسه فيراه فى منامه؛ (2)خواب و رؤيا سه گونه است. گاهى بشارتى از ناحيه خداوند است، گاه وسيله غم و اندوه از سوى شيطان و گاه مسائلى است كه انسان در فكر خود مى‏پروراند و آن را در خواب مى‏بيند؛

? وقتی امر خواب بر این مبنا استوار است، چگونه خواب رحمانی را از رویای شیطانی می‏توان جدا کرد؟

✔️امّا برخي براي حجيت بخشيدن به خواب در احكام به روایتی استدلال کرده ‏اند که از پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم به ما رسیده است كه حضرت فرموده است:
« من رآني في منامه فقد رآني فإن الشيطان لا يتمثل في صورتي ولا في صورة أحد من أوصيائي»” هر کس مرا در خواب ببیند ، حتما مرا دیده است؛ زیرا شیطان در خواب هم به صورت من یا به صورت یکی از اولیایم ، در نمی آید."(3)

? ولي در پاسخ بايد بگوئيم كه دیدار معصوم در خواب فرع آن است که او را در بیداری دیده باشیم، و گر نه چگونه می‏توان گفت: آنکه را در خواب دیده معصوم است.

?يعني اين روايت مي فرمايد كه شيطان در قالب و شكل پيامبر و ديگر معصومين نمي تواند ظاهر شود ولي از كجا معلوم كه آني كه در خواب بر ما به اسم پيامبر يا ديگر امامان ظاهر شده است و اين ادعا را دارد ، واقعا در ادعاي خود صادق است؟ تشخيص اين امر براي ما كه پيامبر و ديگر ائمه را نديده ايم غير ممكن است ، چرا كه هيچ تصور صحيحي از حضرات معصومين عليهم السلام در ذهن خود نداريم تا آن را با آنچه در خواب ديده ايم تطبيق دهيم.

____________________
1. علامه مجلسي ، بحارالانوار ، ج 18 ، ص 354.
2. محمدي ري شهري ،‌ميزان الحكمه ،‌ ج 4،‌ ص 16.
3. مازندرانی مولی صالح ، شرح اصول کافی ، ج 7 ، ص 377 .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:34:00 ب.ظ ]




عشق حضرت علی عليه السلام و حضرت فاطمه سلام الله عليها به يکدیگر چگونه بود؟چه طور میشود در دل دو محبوب قرار داد؟

?پاسخ:

بسیار روشن است که انسان همزمان می تواند عاشق چند چیز مختلف باشد. اما این حرف هم درست است که دو عشق در یک دل نمی گنجد. ایعنی عشق به آخرت و دنیا در یک دل جمع نمی شوند.

❓پس چگونه می شود بین این دو مطلب به ظاهر متضاد را جمع کرد؟

? واقعیت آن است که عشق شامل دو جزء است. یکی مصدر عشق و یکی مصداق عشق. و جمله ی فوق را اگر این گونه بیان کنیم مشکل حل می شود که:

?دو نوع مصدر و سرچشمه ی عشق در یک دل نمی گنجد ولی مصداق های متفاوت از یک مصدر عشق، در یک دل می گنجند.

? توضیح آن که عشق هایی در عرض هم وجود دارند که اینها با عشقی که مصدر و سرچشمه است رابطه ی طولی دارند. یعنی عشق به فرزند می تواند الهی باشد یا دنیایی. عشق به میهن می تواند الهی باشد یا دنیایی. اینها که سرچشمه هستند نمی توانند در یک دل بمانند.

? یعنی انسان نمی تواند هم خود پرست باشد هم خداپرست. باید یا خود پرست باشد یا خداپرست. اما اگر خودپرست شد می تواند با همین مصدر خودپرستی عاشق زن، فرزند، پدر و مادر، ملک و مال و مقام و میهن خود هم باشد.

?و اگر خداپرست شد می تواند با همین مصدر خداپرستی (عشق به خدا) سایر عشق هایی که در زیرمجموعه ی این عشق قرار می گیرند را هم دارا باشد.

?و البته نوع عشق ورزی کسی که عشق الهی را انتخاب کرد به همسر و فرزندش، متفاوت با کسی است که عشق دنیایی را انتخاب کرده است.

? لذا این که عرفا گفته اند نمی توان هم عاشق خدا بود و هم عاشق دنیا درست گفته اند البته باید دقت کرد که استفاده از دنیا به معنی دنیاپرستی نیست. و به قول بایزید بسطامی« زاهد آن نیست که مالک دنیا نبُوَد بلکه آن است که دنیا مالک او نبُوَد»( یعنی دنیا خدایش و عشقش نباشد!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]


...


مراقبت(مراقبه)و محاسبه چیست و چگونه می توان آن را انجام داد؟

?پاسخ:

محاسبه ای که در خودسازی بیان شده، طبق فرمایش امام خمینی - رحمةالله علیه - به این گونه است: (3)

1⃣ مشارطه‌:
در اوّل ‌روز انسان ‌با خود شرط ‌کند که ‌امروز بر خلاف ‌امر الهی ‌رفتار نکند. علمای اخلاق در این باره می گویند: بهتر است انسان پس از ادای فریضه صبح و تعقیبات آن بنشیند و با نفس خود مذاکره کند و بگوید: ای نفس، به جز عمر، سرمایه دیگری نداری. سپس در مورد هر یک از اعضای بدن سفارش کند و از آن‌ها پیمان بگیرد که گناه نکنند.

2⃣ مراقبه‌:
انسان ‌در طول ‌روز مراقب‌ اعمال‌ خود باشد. این‌ مرحله،‌ از حساس ‌ترین ‌مراتب ‌‌به ‌شمار می‌رود. قرآن‌ مجید بر این‌ نکته ‌تأکید دارد که‌ خداوند بر احوال‌ و اعمال‌ شما نظارت ‌دارد: «إنّ اللّه‌ کان‌ علیکم‌ رقیباً»؛ (سوره مبارکه نساء، آیه ‌1) «خداوند بر شما مراقبت ‌دارد». کسی‌ که‌ از آیه‌ فوق ‌درس ‌گرفته ‌باشد، همواره ‌خدا را ناظر بر کارهای ‌خود می‌داند و از غفلت‌ و گناه‌ دوری ‌می‌وزرد.

3⃣ محاسبه‌:
برای‌ تزکیه‌ نفس ‌لازم ‌است ‌از اعمال‌ روزانه ‌حساب‌رسی‌ به ‌عمل‌ آید. محاسبه، عبارت است از این که حساب نفس را بکشی، در این شرطی که با خدا کردی استوار بوده یا نه.

? امام ‌علی - عليه السلام - می‌فرماید:
«هر کس ‌نفس‌ خود را به‌ حساب‌ بکشد، بر عیوبش آگاه ‌می‌گردد و به ‌گناهانش‌ پی‌می‌برد. پس‌ از گناهانش‌ توبه ‌می‌کند و عیوبش‌ را اصلاح ‌می‌نماید». (غرر الحكم و درر الكلم، ص37)

? بهترین طرز محاسبه نفس آن است که در آخر شب عمل روزانه خود را برای چند دقیقه در ذهن مرور کند. اگر کار شایسته ای انجام داده،‌ خدا را سپاس گوید و آن را تقویت کند و اگر عمل زشتی مرتکب شده، استغفار نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:30:00 ب.ظ ]




حدیث داریم قلب هایمان به ده دلیل مرده است و باعث شده دعاهایمان مستجاب نشود:

▫️اول: خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.

▪️دوم: گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم.

▫️سوم: قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.

▪️چهارم: نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.

▫️پنجم: گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.

▪️ششم: گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.

▫️هفتم: گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.

▪️هشتم: دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.

▫️نهم: به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم

▪️دهم: مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:26:00 ب.ظ ]




پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌واله فرمود:

نماز ستون دین است و در آن ده خصلت است:

❶ زینت صورت و آبروی نمازگزار است؛
❷ نور و روشنی دل است؛
❸ باعث و سبب راحتی بدن است؛
❹ سبب نزول رحمت است؛
❺ چراغ آسمان است. جایی که نماز خوانده می شود برای آسمان ها مانند ستاره ای می درخشد.
❻ سبب سنگینی عمل در ترازوی اعمال است؛
❼ سبب خشنودی پروردگار است؛
❽ بهای بهشت است؛
❾ اُنس در قبر است؛
❿ حجاب و پرده ای از آتش جهنم است.

و کسی که نماز را به پا داشت دین را بپا داشت. و کسی که نماز را ترک کند دین را نابود کرد.

?مواعظ العددیّه،ص 224

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:25:00 ب.ظ ]




1- شوهرانشان نیاز به خدمتکار ندارند ؛ بلکه همسرانی می خواهند که در عین کدبانوگری ، محبت و عشق خود را نیز اظهار دارند .
2- از تحقیر و توهین به شخصیت و توانمندیهای همسر خودداری کنند ، زیرا آنگونه که او را معرفی کنی ، دیگران با او همانگونه رفتار می کنند .
3- مردان نسبت به خانواده پدری شان احساس تعصب و وابستگی دارند ؛ پس باید اجازه دهند این رابطه بعد از ازدواج نیز گرم باشد و هرگز به مادر شوهر یا خواهر شوهر توهین نکنند .
4- شغل زن ، نباید باعث شود او با جسمی خسته و عصبی به منزل بیاید ؛ زیرا تن خسته ، توانایی آرامش بخشی به محیط خانه را ندارد .
5- فرزندان نباید بر حُسن رابطه او با شوهرش خللی وارد آورند .
6-خریدارانه ترین نگاه ها را باید به چهرۀ همسر تقدیم نماید ؛ گیراترین کلام خود را تقدیم همسر نماید ؛ پرجاذبه ترین رفتارها را در ارتباط با شوهرش به نمایش بگذارد و با ارضای به موقع نیازهای فطری و روانی شوهرش ، او را از آفات اجتماعی ، مصون بدارد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:23:00 ب.ظ ]




اگر ویژگی‌های شخصیتی مثل مسئولیت‌پذیری و مقاوم بودن را در بچه‌ها تقویت کنیم، هیچ نگرانی‌ای نسبت به دینداری آنها نداریم.
بچه‌ها قبل از اینکه باسواد بشوند، باید مردان قوی و بزرگی بشوند در جثه‌های کوچک، اگر آقاپسری قوی شود، درس و اخلاق و نظمش هم خوب می‌شود، اول باید بچه‌ها را به شخصیت‌هایی قوی و استوار تبدیل کنیم.
زندگی شهری بین «بچه‌ها» و «درکِ سختی زندگی-که لازمۀ خوب بودن است» فاصله انداخته است بدین جهت قدر داشته هاشون رو نمی دونند .
«ادب» مال آدم‌های قوی است، اول باید بچه‌ها را به شخصیت‌هایی قوی و استوار تبدیل کنیم ولازمه ان داشتن شخصیت محکم والدین است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:22:00 ب.ظ ]




بدگمانى به دیگران سرچشمه گناهان بزرگى چون تجسّس از کار و حال دیگران، غیبت، تهمت، حسادت و کینه‏توزى نسبت به دوستان و اهل ایمان مى‏گردد و لذا خداوند متعال در قرن کریم مى‏فرماید: «اى مۆمنان! از بسیارى از گمان‏ها بپرهیزید .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:21:00 ب.ظ ]




راه توبه برای این باز است که انسان در این دنیا در حال تمرین و امتحان است و الا معصیت پروردگار عالم به هیچ وجه جبران‌پذیر نیست. انسان گناهکار خیلی تنهاست چرا که تمام کائنات، عاشق پروردگارند و با گناهکار دشمن می‌شوند. همانطور که کائنات با انسان مطیع خدا دوستی می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:20:00 ب.ظ ]




آنچه سخت است دنیا است، دین آسان است. زندگی دشوار است نه بندگی. دینداری و بندگی خدا، زندگی در دنیا را آسان‌تر می‌کند. اگر دشواری در دستورات دین احساس می‌کنید، این به خاطر سختی زندگی در دنیاست. دین راه عبور از این سختی‌ها را نشان می‌دهد. مثلاً اگر دین لذتی را منع می‌کند، برای این است که آن لذت زندگی را سخت‌تر می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:19:00 ب.ظ ]




سلام.

?اگرانسان درجنگ نمازپیروزشد درجنگهای بیرونی هم پیروزمشود.

هرجابیرون شکست خوردیم علتش اینه که تونمازشکست خوردیم؟؟

2-راهکارجالب:
هروقت دیدی سرنمازکسلی به خودت تلقین کن که اخرین نمازمونه.

2-وبازتلقین کنیم به خودمون که ببین فلانی توخدارونمیبینی ولی خداوملایکه تورومیبینن ها.

3-هی مشارطه کن مراقبه کن باخودت چی داری میگی.کجاایستادی.ودربرابرکی هستی.

?محراب یعنی محل حرب.یعنی جنگ .جنگ ومبارزه باشیاطین..

عزیزم بیایدتازنده ایم ازنردبان نمازبالابرویم وگرنه بعدازتولدمون به برزخ بایدبرای دورکعت نمازالتماس کنیم تادیرنشده خودمان رادراغوش خدارهاکنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:19:00 ب.ظ ]




?مـقام معظم رهـبـرے:

✨فاطمه زهرا«س»درعمر ڪوتاه خود به مقامی میرسد که سیده ی نسا عالمین است:یعنی از همه زنان بزرگ وقدیس طول تاریخ برتر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:17:00 ب.ظ ]




?محـل نـماز و عبادت پیامبر«ص»

?خانه فاطمه«س»استراحت‏گاه موقت پیامبر«ص»هنگام دیدار از یگانه گوهرش بوده. جاى جاى این خانه قدمگاه، محل نشستن، نماز، عبادت و سجده‏گاه وجود مقدس نبى اکرم«ص» بود.

?حضرت على«ع» فرمود: «روزى پیامبر«ص» به دیدار ما آمد، ما نیز حریره‏اى(1)برایش آماده کردیم و ام ایمن هم ظرفى از ماست، کره و مقدارى خرما به ما هدیه کرد. پیامبر«ص»از جاى برخاست، وضو ساخت، به سوى قبله ایستاد و مدتى دعا کرد. آن گاه با چشمانى پر از اشک، سر به سجده گذارد. هیبت و عظمت پیامبر«ص» مانع شد که علت گریه ‏اش را بپرسیم.

?فرزندم حسن«ع»، از جاى جست و گفت: پدر جان! کارهایى را دیدم انجام دادى که پیش از این انجام نداده بودى. پیامبر«ص»فرمود: فرزندم! من امروز با دیدن شما آن قدر خوشحال شدم که پیش از این، چنین شادمانى به من دست نداده بود. اینک جبرئیل آمد و به من خبر داد که همة شما کشته خواهید شد و محل دفن شما هم دور از یکدیگر خواهد بود.

?با شنیدن این خبر براى شما دعا کردم. امام حسین«ع»عرض کرد: اى رسول خدا! با این وصف که قبرهاى ما از هم جدا مى ‏باشد، پس چه کسى به زیارت قبور ما مى‏آید؟

?پیامبر«ص» فرمود: گروهى از امتم که کمک و صلة مرا دوست مى ‏دارند. پس در روز قیامت‏ به زیارت این دسته خواهم رفت و بازوانشان را گرفته و آنها را از گرفتاریها و سختیهاى روز قیامت نجات خواهم داد.»(2)

?مـنابع:
1- غذايى است كه با آرد و شير يا روغن مى‏پزند. فرهنگ جديد، ص91.
1-. بشارة المصطفى(ع) لشیعۀ المرتضی(ع)، ص195؛ عوالم العلوم و المعارف، ج‏7، ص123 و كامل الزياراة، ص58

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:16:00 ب.ظ ]




??دربارة حضرت فاطمة زهرا(س) اسم ها، القاب و صفات فراوانی در آیات قرآن و احادیث وارد شده است.
امام صادق«ع» فرمود:
«براى فاطمه«س» نزد خداى متعال نُه اسم است: فاطمه، صدیقه، مبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، محدثه و زهرا. آنگاه فرمود: معنى و تفسیر فاطمه را مى‏دانى؟ گفتم: آقاى من! شما بفرمایید. فرمود: فاطمه«س» را از آن جهت فاطمه گویند که از شر به دور است.»

??همچنین براى وجه تسمیة فاطمه«س»وجوه دیگرى نقل شده است که عبارتند از
➊✨فاطمه از اسم خداوند؛ یعنى فاطر
گرفته شده است(2)
➋✨چون دوستان و شیعیان او از آتش جهنم در امان‏اند.(3)
➌✨چون از عادت ماهانه بریده و منقطع بوده است.(4)
ما در این مقاله به جهت اختصار به تعدادى از آن متذکر می‌شویم .

?منابع:
1-. بحارالانوار، ج‏43، ص‏10.
2. بحارالانوار، ج‏43،ص‏65.
3-. بحارالانوار، ج‏43، ص‏16.
4-. بحارالانوار، ج‏43، ص‏16.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:14:00 ب.ظ ]




?از منظر حضرت زهرا«س» نزدیک‌ترین حالات زن به خداوند متعال هنگامی است که خود را از دید نامحرمان دور نماید و در منزل خود به خانه‌داری و تربیت فرزند و پذیرایی از همسر خود بپردازد. امام صادق«ع» به نقل از حضرت فاطمه(س) دراین باره فرمود: «أَنَّ أَدْنَی مَا تَکُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِهَا؛ ) (1) نزدیک‏ترین حالات یک زن به خداوند متعال زمانی است که در منزل می‌ماند [و به امور خانه‌داری و تربیت فرزند می‌پردازد].»

?آری، یک زن مسلمان هرگز فرمان خداوند متعال را در مورد حفظ عفت و عصمت خود فراموش نمی‌کند و در طول زندگی حجاب خود را همانند گوهری گرانبها پاس می‌دارد. این سخن معروف حضرت زهرا«س»که ضامن پایداری جوامع و مایه استحکام خانواده‌هاست، همواره باید در معرض دید بانوان مسلمان به ویژه دختران جوان باشد که فرمود: «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا یَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَا یَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ ) (2)بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم] نیز آنان را ننگرند.»

?به‌راستی خوشبختی و سعادت زن و جامعه بهترین و نیکوترین عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبینند و مردان [نامحرم] نیز آنان را ننگرند. در همین جمله نهفته است که زن تا می‌تواند از نامحرمان دوری کند و کم‌ترین ارتباطی را با آنان داشته باشد؛ امّا متأسفانه در عصر ما شیاطین وسوسه‌گر و دشمنان اسلام تلاش می‌کنند به هر وسیله و عنوانی زنان مسلمان را از هویت خود جدا کنند و به مجامع عمومی و معرض دید نامحرمان بکشانند و به این وسیله آنان را از اهداف اصلی خلقتشان بازدارند.

?مـنابع:
1-. نوادر راوندي، ص‏14.
2-. وسائل الشيعة، ج‏20، ص‏67.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:13:00 ب.ظ ]




?توجه به حضور و غیاب فرزندان

??بی توجهی به نظارت بر فرزندان به ویژه در رفت وآمدهای اجتماعی آنها، نتایج زیانباری به دنبال دارد. با توجه به خطرها و تهدیداتی که هر لحظه سعادت یک جوان را در معرض نابودی قرار می دهد، لازم است رفتار آنها به ویژه در هنگام ورود به خانه و خروج از آن به دقت بررسی شود.

??گفتنی است که اعتیاد، فساد، انحرافات فکری و بسیاری از خطرات دیگر از همین بی توجهی پدر و مادر آغاز می شود.

??حضرت زهرا (علیها السّلام) با فداکاری و محبت خاصی که نسبت به فرزندانش نشان می داد، مراقب تمام حرکات و سکنات آنها بود و به دقت آنها را زیر نظر داشت.

??نقل شده است که روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عازم خانه دخترش فاطمه شد. چون به خانه رسید، دید فاطمه مضطرب پشت در ایستاده است. آن حضرت فرمود چرا اینجا ایستاده ای؟ فاطمه (علیها السّلام) با آهنگی مضطرب عرض کرد: فرزندانم صبح بیرون رفته اند و تاکنون هیچ خبری از آنها ندارم. پیامبر به دنبال آنها روانه شد. چون به نزدیک غار جبل رسید، آنها را دید. که در کمال سلامت مشغول بازی اند. آنها را به دوش گرفت و به سوی مادرشان روانه شد.

?? این واقعه، خود نمونه ای گویا از توجه و اهمیت دادن حضرت زهرا (علیها السّلام) به حضور فرزندان خردسالش است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:11:00 ب.ظ ]




??دو قشر از جوانان جامعه را مقایسه کنیم❗️

?جوانی سر نماز برای گناهش در حضور خدا گریه می کند
?جوانی بخاطر اینکه دوست نامحرمش جوابش کرده گریه می کند

?جوانی تا صبح قران میخواند و به تفکر میپردازد
?جوانی نامه نامحرمی را تا صبح نگاه میکند و تفکر میکند

?دختری چادرش را محکم میگیرد تا باد شرمگینش نکند
?دختری جلوی باد میرود تا دیگران به او بنگرند

?جوانی کسی بهش فحش میده , ولی در جوابش میگوید : من روزه ام
?جوانی مادرش را بخاطر دیر آوردن غذا فحش میدهد

?جوانی خونش در دفاع از دین بر زمین میریزد
?جوانی سر قاچاق مواد مخدر تیر میخورد و خون آلود میمیرد

?جوانی ریش میگزارد تا سنتی را زنده کند
?جوانی ابرو میگیرد تا فتنه اى را زنده کند

?جوانی دست مادرش را میبوسد
?جوانی دست روی مادرش بلند میکند

?جوانی پدر پیرش را کول میکند و به حج میبرد
?جوانی پدرش را کول میکند و به خانه سالمندان میبرد?

☝️و پروردگارمﷻ می فرماید :↘️

?هرگز اهل جهنم و اهل بهشت
یکسان نیستند، اهل بهشت رستگارانند.
[سورة الحشر 20]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:10:00 ب.ظ ]




??«ذکر کثیر» به معناى بسیار به یاد خدا بودن و از خدا غافل نشدن است، و به معناى واقعى کلمه؛ یعنى توجه به خدا با تمام وجود و نه تنها با زبان می‌باشد. کسى را مى‏ توان اهل ذکر کثیر دانست که در هر حال و در هر شرایط به یاد خدا باشد و پرده‏ هاى غفلت از خدا را کنار بزند و وسوسه‏ هاى شیاطین را دور سازد و اگر لغزشى از او سر زند، فوراً در مقام توبه و جبران در آید، تا از صراط مستقیم الهى فاصله نگیرد.

??مقام اهل ذکر کثیر مقامی رفیع است. همان‏گونه که در روایت «ابو سعید خدرى» آمده است که: از پیامبر اسلام سؤال شد: «در قیامت، مقام کدام یک از بندگان خدا از همه برتر است؟»
حضرت فرمود: «اَلذَّاکِرُونَ اللَّهَ کَثِیراً؛ کسانى که خدا را بسیار یاد مى ‏کنند.» ابو سعید مى ‏گوید: عرض کردم: آیا آنها از رزمندگان در راه خدا نیز والامقام‏ترند؟ فرمود: «لَوْ ضَرَبَ بِسَیْفِهِ فِى الْکُفَّارِ وَالْمُشْرِکِینَ حَتّى‏ یَنْکَسِرَ وَیَخْتَضِبَ دَماً لَکانَ الذَّاکِرُونَ اللَّهَ اَفْضَلَ دَرَجَةً مِنْهُ؛ (1) اگر [رزمنده‏] با شمشیرش آن‏قدر بر پیکر کفّار و مشرکین بزند که شمشیرش بشکند و با خون رنگین شود، باز هم مقام ذاکران خدا از مقام او برتر است.

??در این حدیث، مقام اهل ذکر کثیر از مقام رزمندگان اسلام نیز بالاتر و برتر معرفى شده است. دلیل آن نیز این است که جهاد خالصانه، بدون یاد خدا و توجّه به او ممکن نیست. در کلمات مفسّران قرآن و روایات اسلامى براى ذکر کثیر تفسیرهاى گوناگونى بیان شده است که ظاهراً تمام آنها از قبیل بیان مصداق بوده، مفهوم وسیع ذکر کثیر بسیار به یاد خدا بودن) شامل تمام آنها مى ‏شود. بعضى از مفسّران گفته ‏اند: «ذکر کثیر آن است که در حال قیام و قعود و به هنگامى که به بستر مى ‏رود، یاد خدا کند.» ) (1)ودر کلمات بعضى از مفسّران قرآن، ذکر کثیر به ذکر صفات علیا و اسماء حسنى‏ و تنزیه پروردگار از آنچه شایستة او نیست، یا مانند آن تفسیر شده است. ) (2)

??در حدیثى از پیامبر اسلام(ص) چنین نقل شده است: «اِذا اَیْقَظَ الرَّجُلُ اَهْلَهُ مِنَ اللَّیْلِ وَتَوَضَّئا وَصَلَّیْا کُتِبا مِنَ الذاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَالذَّاکِراتِ؛ ) (3) هرگاه مرد همسرش را شبانگاه بیدار کند و هر دو وضو بگیرند و نماز (شب) بخوانند، از مردان و زنانى خواهند بود که بسیار یاد خدا مى‏ کنند.»

??در تفسیر آیاتى از قرآن که به ذکر کثیر دستور داده یا آن را از صفات مؤمنان شمرده‏اند، روایاتى وارد شده است که آن آیات را با تسبیح فاطمه‏(س) تطبیق داده و از مصادیق ذکر کثیر شمرده‏اند؛ البته درست است که ذکر کثیر به معناى توجه قلبى به خدا و بلکه توجّه با تمام وجود به او است، و تسبیح فاطمه‏(س) در ظاهر تنها چند ذکر لفظى و زبانى است که در مجموع صد بار تکرار مى‏شود، ولى اگر همین ذکرهاى زبانى، با توجه کامل ادا شود، مى‏ تواند مقدمه توجّه قلبى قرار گیرد، همان‏گونه که در نماز و امثال آن نیز مطلب از این قرار است. در ادامه ضمن ارائة برخى از آیات که دربارة ذکر نازل شده ‏است، به روایاتى از ائمه(ع) اشاره مى ‏کنیم که مصداق ذکر کثیر را تسبیح حضرت زهرا(س) معرفى کرده‏اند.

?منابع:
1-. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى و همكاران
#تسبیحات_حضرت_زهرا_س

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:08:00 ب.ظ ]




??از دیگر ویژگیهاى این خانه این بود که هیچ گونه راهى به بیرون جز از طریق مسجد نداشت. بدون شک در این کار عنایتى بود. شاید راز این عمل براى مسلمانان آشکار نگردید.

??سید محمد باقر نجفى مى ‏نویسد: «همگى مورخان اذعان دارند که خانه على«ع»در دیگرى جز آنچه که به سوى مسجد باز مى‏شد، نداشت.»(1)

✨5- خانه رفیع و پر نور

❤️?از دیگر ویژگی هاى این خانه این است که همانند دیگر مساجد و خانه ‏هاى پیامبران، از نورانیت، جلال و شکوه خاصى برخوردار و از خانه‏ هایى بود که قرآن مجید دربارة آنها فرمود:فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُه؛ (2) «در خانه ‏هایى که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت‏ یابد و نامش در آنها یاد شود.»

??در روایتى که در ذیل آیه فوق آمده است، «انس» از «بریده» نقل مى‏کند: «هنگامى که پیامبر«ص» این آیه را تلاوت مى ‏کرد، مردى از جاى برخاست و گفت: مقصود از این خانه ‏ها کدام خانه ‏هاست؟
پیامبر«ص»فرمود: خانه‏ هاى پیامبران.»
ابوبکر گفت: «در حالى که با دست‏خود به خانه على و فاطمه«ع»اشاره مى ‏کرد، گفت: آیا این خانه از جملة آن خانه ‏ها است؟
حضرت فرمود: آرى؛ بلکه افضل از همة آنها است.»

?منابع:
1-. مدينه‏ شناسى، ص119 و تفسیر فرات كوفى، ص125.
2-. نور/36.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:07:00 ب.ظ ]




?سوره حمد : در زمان خاص اگر شخصی آن را بخواند خداوند او را به ارزوی مادی و معنوی می رساند، از بسیاری بلایا و مصائب نجات می یابد و اگر کسی موقع خواب ۷ مرتبه بخواند غیر از مرگ همه چیز از او محافظت می شود.

?سوره بقره : اگر کسی به خواندن این سوره مداومت کند از هرگونه سحر و جادو و نظر بد محافظت می شود.

?سوره ال عمران : هرکسی این سوره را یک بار بخواند از وام و دین بنده رهایی می یابد و خداوند از جایی که انتظار ان را ندارد روزی می رساند.

❤️سوره نساء : اگر خوانده شود در تربیت بچه های بی تربیت تاثیر دارد که با غیرت تربیت می شوند ، زندگی خوشبخت نصیبشان می شود . خداوند انان را موفق می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:06:00 ب.ظ ]


...


خـ❤️ـدایا
هر"گرہ اى” ڪہ بہ دستِ تو باز شد
من بہ شانس نسبت دادم!
هر"گرہ اى” ڪہ بہ دستم ڪور شد
مقصر تو را دانستم
خدای من
ڪمڪم ڪن
تابفہمم توڪنار منی،
نہ روبروی من!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:05:00 ب.ظ ]