یگانه
 
 


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو



Random photo
فرج

 



انقطاع الی‌الله چیست؟ کمی راجع به آن و راه هایی که می توانیم آن را کسب کنیم توضیح دهید.

?پاسخ:

انقطاع الی‌الله - عزّوجلّ- یک وصیّت قرآنی است که خدای متعال -در سوره مبارکه مزمّل بدان اشاره کرده است.

?انقطاع الی‌الله، تعبیری از حرکت باطنی انسان به سوی ذات باری تعالی است؛ آن هم حرکتی نه در مکان و طول زمان بلکه بر فراز مکان و ماورای زمان که بر اساس آن، انسان سالک، اندک اندک تعلقات را از قلب خود دور کرده و تنها به خدای متعال وابسته باشد.

?بر این اساس برخی از بزرگان گفته‌اند: مراد از انقطاع إلی اللّه تعالی، وارستگی ضمیر و سرّ انسان از غیر خدای تعالی در همه ابعاد نیازمندی‌هاست.

? در حقیقت خالی بودن باطن وجود از غیر خداست نه این‌که با دوستان خود در زندگی همراه نباشد؛ برای همین است که گفته شده است «العارف کائن و بائن». به این معنی که در ظاهر با خلق است اما در باطن از آنان جدا و به خدایش پیوسته است. [1] همانطور که امام خمینی (ره) می‌گوید: اجتناب کامل از لذات دنیا ، همان انقطاع کامل الی الله است. [2]

?انقطاع الی الله دارای مراتبی است و هر کس باید با رعایت تدریج و بدون سخت‌گیری که مورد نهی شدید اهل‌بیت است، از انقطاع از گناه و حرام آغاز کرده و سپس دیگر تعلقات را از خود دور کند. بر این اساس، عوامل زیر در راه کسب این کمال موثرند:

1⃣ رفع حجب ظلمانی
انسان برای رسیدن به هر یک از عطایای فاخر الهی باید وظایف بشری را در حد توان انجام دهد تا توفیق دست‌یابی به آن عطایا به دست آید همانطور که در دعای روزانه‌ی ماه رجب می‌خوانیم: «ای کسی که عطای فراوان را به بهای اندک و عمل مختصر می‌بخشی».

?بنابراین باید این عمل مختصر که همان خرق حجب ظلمانی باشد را انجام داد و ضخیم‌ترین و ظلمانی‌ترین حجاب ظلمانی، خودبینی و خودپرستی و خرق این حجاب از تمام حُجُب مشکل‌تر است.
?عمده‌ترین ابزار رفع این حجب، در تقوا و پرهیز از محرمات و انجام واجبات و سپس انجام مستحبات به‌ویژه مستحباتی چون نماز شب و مراقبه و محاسبه و پرخوری نکردن در حد توان است. همانطور که امام خمینی (ره) می‌گوید: اجتناب کامل از لذات دنیا ، همان انقطاع کامل الی الله است و با کمترین توجه به دنیا، محال است این انقطاع به دست آید و احتیاج فوق العاده به تمرین ، زحمت ، ریاضت ، استقامت و ممارست ، است تا بتوان با تمام قوا از ما سوی اللّه منقطع شده و به غیر خداوند توجهی نباشد. [3]

2⃣ اخلاص
خالص نمودن اعمال از ریا و سمعه سبب انقطاع به سوی خدای متعال است. [4]
اخلاص ، گرچه خود رفع حجب ظلمانی است اما امتیاز خاصی از بین اسباب مذکور دارد؛ زیرا انقطاع کامل ، بخششی الهی است که نیاز به کسب اعمالی دارد و اخلاص در بین این اعمال امتیازی خاص دارد همانطور که امام علی (علیه السلام) در وصف این مرتبه فرمود: آنان خود را برای خدا خالص کردند و خدا هم آنان را (به طور ویژه و برتر) خالص‌تر نمود. [5]

3⃣تفکر در فنای دنیا و بقای آخرت
همان‌طور که یکی از بزرگان درباره‌ شرح حال خود در دست یافتن به مراتبی والا از انقطاع به سوی خدا می‌گوید: من هر روز یک یا دو ساعت درباره دنیا و فریبندگی و ناپایداری خوشی‌های آن و پایان یافتن سختی و تلخی‌هایش و نیز بقای آخرت و آن‌چه مرا در آن نجات می‌دهد یا نابود می‌کند فکر می‌کردم و این تفکر بالاخره در دلم موثر شد تا به کلی از غیر خدا منقطع و با همه وجودم متوجه او شدم. [6]

—————————
1. سید علی خان؛ ریاض السالکین، ص100
2. جهاد اکبر، ص 38
3. کتاب جهاد اکبر، ص38
4. سید علی خان؛ ریاض السالکین،ص258
5. أعلام الدین فی صفات المؤمنین،دیلمی،ص128
6. پاسداران حریم عشق (کلمات عرفا)،سعادت پرور،ج8، ص34

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-12-11] [ 04:37:00 ب.ظ ]




✅پرسش:

?پاسخ:

استاد مطهرى مى گويد: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهي،‌انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نيرو و اراده و اختيار بشر است، چنين قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد». (1)

? باید دانست در عين حال كه دست تقدير الهي در زندگي انسان است و قضا و قدر الهي مردود نیست، نقش انسان در تعيين سرنوشت زندگي پذیرفتنی است. در حقیقت نقش انسان نه تنها مغاير با سرنوشت نيست، بلكه جزئي از همان سرنوشت است.

? در سرنوشت و تقدير انسان - چه مومن باشد و چه كافر- چنين است كه او سرنوشت خود را تعيين نمايد. در واقع اختيار داشتن انسان جزئي از تقديرات الهي است.

?بشر هميشه خود را در سر چهار راه هايي مي‌بيند. هيچ گونه اجباري كه فقط يكي از آن‌ها را انتخاب كند ندارد و ساير راه‌ها بر او بسته نيست. انتخاب يكي از آن‌ها به نظر و فكر و اراده او مربوط است؛ يعني طرز فكر و انتخاب او است كه يك راه خاص را معيّن مي‌كند. (2)

? اين كه از يك طرف مسئله تقدير الهي مطرح است و از طرف ديگر اختيار انسان، به اين معنا است كه خداوند مقرّر كرده كه انسان با اختيار و اراده خود، يكي از راه‌ها را انتخاب كند و آن راهي كه انسان با ارادة خود انتخاب كرده، همان است كه مقدّر است. خداوند به قضا و قدر مقرّر كرده كه انسان با اختيار خود، آن راهي كه خداوند از ازل مي‌داند، انتخاب كند.

☑️ پس تقدير خداوندي اين است كه بشر افعال خود را از روي اختيار انجام دهد، نه اين كه تقدير او را به انجام يك طرف مجبور سازد.

?اميرالمؤمنين (ع) از كنار ديوار شكسته و كجى برخاست. پرسيدند: از قضاى الهى فرار مى كني؟ فرمود: از قضاى الهى به قدر او پناه مى برم. (3)

?«يعنى درست است كه تا قانون عليت كه منتهى به فرمان خداست، نباشد، ديوار شكسته سقوط نخواهد كرد، اما همان خداوند به من عقلى داده كه آن خود يك حلقه از سلسله قانون عليت است و يك عامل بازدارنده در برابر اين گونه حوادث. البته ديوار عقل و شعور ندارد و بدون اعلام قبلى سقوط مى كند. اما من مى توانم به قدر الهى پناه ببرم؛ يعنى با عقل خود چنان محل نشستن را اندازه گيرى كنم كه اگر ديوار سقوط كند روى من نيفتد».(4)

? در قرآن آيات زيادى وجود دارد كه به صراحت اختيار انسان و نقش اراده او را بيان داشته است؛ مانند آيه: « لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى؛ براى انسان چيزى جز حاصل سعى او نيست». (5) و : « ِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ؛ (6) خداوند سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمى دهد. مگر خودشان آن را تغيير دهند».

✅ از آنچه ذكر شد امكان تغيير قضا و قدر درموارد خاص به خوبي روشن شد. اما تغيير قضا و قدر يا تبديل سرنوشت در روايات متعدد هم بيان شده است كه يكي از مهمترين ابعاد و عوامل اين تغيير مقوله دعا است.

———————
۱. شهيد مطهري، مجموعة‌آثار، ج1، ص 384.
2. همان، ص 385 .
3. شيخ صدوق، التوحيد ، ص 369.
4. ناصر مكارم شيرازي، پيدايش مذاهب، تنظيم مسعود مكارم، ص 31.
5. نجم (53) آية 39.
6. رعد (13) آية 11.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:35:00 ب.ظ ]




آیا شیطان میتواند در خواب ما، خودش را به جای اهل بیت عليهم السلام و… نشان دهد؟

?پاسخ:
اخبار فراواني بر عدم حجيت خواب در مسائل شرعي و احكام الهي از طرف ائمه اطهار عليهم السلام به ما رسيده است از جمله آنها :

?در روایت حسنه ابراهیم‏ بن هاشم وارد شده که امام صادق‏ علیه ‏السلام در جواب سائلی که از افسانه خوابِ ابیّ‏بن کعب سئوال نموده فرمود:
« ان دین اللَّه أَعزّ أن یری فی النوم.(1) امر دین عزیزتر و والاتر از این است که بخواهیم با خواب آن را سامان دهیم.»

?همينطور رسول گرامى اسلام(ص) مى‏فرمايد: «الرؤيا ثلاثة: بشرى من الله، و تحزين من الشيطان، والذين يحدث به الانسان نفسه فيراه فى منامه؛ (2)خواب و رؤيا سه گونه است. گاهى بشارتى از ناحيه خداوند است، گاه وسيله غم و اندوه از سوى شيطان و گاه مسائلى است كه انسان در فكر خود مى‏پروراند و آن را در خواب مى‏بيند؛

? وقتی امر خواب بر این مبنا استوار است، چگونه خواب رحمانی را از رویای شیطانی می‏توان جدا کرد؟

✔️امّا برخي براي حجيت بخشيدن به خواب در احكام به روایتی استدلال کرده ‏اند که از پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم به ما رسیده است كه حضرت فرموده است:
« من رآني في منامه فقد رآني فإن الشيطان لا يتمثل في صورتي ولا في صورة أحد من أوصيائي»” هر کس مرا در خواب ببیند ، حتما مرا دیده است؛ زیرا شیطان در خواب هم به صورت من یا به صورت یکی از اولیایم ، در نمی آید."(3)

? ولي در پاسخ بايد بگوئيم كه دیدار معصوم در خواب فرع آن است که او را در بیداری دیده باشیم، و گر نه چگونه می‏توان گفت: آنکه را در خواب دیده معصوم است.

?يعني اين روايت مي فرمايد كه شيطان در قالب و شكل پيامبر و ديگر معصومين نمي تواند ظاهر شود ولي از كجا معلوم كه آني كه در خواب بر ما به اسم پيامبر يا ديگر امامان ظاهر شده است و اين ادعا را دارد ، واقعا در ادعاي خود صادق است؟ تشخيص اين امر براي ما كه پيامبر و ديگر ائمه را نديده ايم غير ممكن است ، چرا كه هيچ تصور صحيحي از حضرات معصومين عليهم السلام در ذهن خود نداريم تا آن را با آنچه در خواب ديده ايم تطبيق دهيم.

____________________
1. علامه مجلسي ، بحارالانوار ، ج 18 ، ص 354.
2. محمدي ري شهري ،‌ميزان الحكمه ،‌ ج 4،‌ ص 16.
3. مازندرانی مولی صالح ، شرح اصول کافی ، ج 7 ، ص 377 .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:34:00 ب.ظ ]




عشق حضرت علی عليه السلام و حضرت فاطمه سلام الله عليها به يکدیگر چگونه بود؟چه طور میشود در دل دو محبوب قرار داد؟

?پاسخ:

بسیار روشن است که انسان همزمان می تواند عاشق چند چیز مختلف باشد. اما این حرف هم درست است که دو عشق در یک دل نمی گنجد. ایعنی عشق به آخرت و دنیا در یک دل جمع نمی شوند.

❓پس چگونه می شود بین این دو مطلب به ظاهر متضاد را جمع کرد؟

? واقعیت آن است که عشق شامل دو جزء است. یکی مصدر عشق و یکی مصداق عشق. و جمله ی فوق را اگر این گونه بیان کنیم مشکل حل می شود که:

?دو نوع مصدر و سرچشمه ی عشق در یک دل نمی گنجد ولی مصداق های متفاوت از یک مصدر عشق، در یک دل می گنجند.

? توضیح آن که عشق هایی در عرض هم وجود دارند که اینها با عشقی که مصدر و سرچشمه است رابطه ی طولی دارند. یعنی عشق به فرزند می تواند الهی باشد یا دنیایی. عشق به میهن می تواند الهی باشد یا دنیایی. اینها که سرچشمه هستند نمی توانند در یک دل بمانند.

? یعنی انسان نمی تواند هم خود پرست باشد هم خداپرست. باید یا خود پرست باشد یا خداپرست. اما اگر خودپرست شد می تواند با همین مصدر خودپرستی عاشق زن، فرزند، پدر و مادر، ملک و مال و مقام و میهن خود هم باشد.

?و اگر خداپرست شد می تواند با همین مصدر خداپرستی (عشق به خدا) سایر عشق هایی که در زیرمجموعه ی این عشق قرار می گیرند را هم دارا باشد.

?و البته نوع عشق ورزی کسی که عشق الهی را انتخاب کرد به همسر و فرزندش، متفاوت با کسی است که عشق دنیایی را انتخاب کرده است.

? لذا این که عرفا گفته اند نمی توان هم عاشق خدا بود و هم عاشق دنیا درست گفته اند البته باید دقت کرد که استفاده از دنیا به معنی دنیاپرستی نیست. و به قول بایزید بسطامی« زاهد آن نیست که مالک دنیا نبُوَد بلکه آن است که دنیا مالک او نبُوَد»( یعنی دنیا خدایش و عشقش نباشد!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:32:00 ب.ظ ]


...


مراقبت(مراقبه)و محاسبه چیست و چگونه می توان آن را انجام داد؟

?پاسخ:

محاسبه ای که در خودسازی بیان شده، طبق فرمایش امام خمینی - رحمةالله علیه - به این گونه است: (3)

1⃣ مشارطه‌:
در اوّل ‌روز انسان ‌با خود شرط ‌کند که ‌امروز بر خلاف ‌امر الهی ‌رفتار نکند. علمای اخلاق در این باره می گویند: بهتر است انسان پس از ادای فریضه صبح و تعقیبات آن بنشیند و با نفس خود مذاکره کند و بگوید: ای نفس، به جز عمر، سرمایه دیگری نداری. سپس در مورد هر یک از اعضای بدن سفارش کند و از آن‌ها پیمان بگیرد که گناه نکنند.

2⃣ مراقبه‌:
انسان ‌در طول ‌روز مراقب‌ اعمال‌ خود باشد. این‌ مرحله،‌ از حساس ‌ترین ‌مراتب ‌‌به ‌شمار می‌رود. قرآن‌ مجید بر این‌ نکته ‌تأکید دارد که‌ خداوند بر احوال‌ و اعمال‌ شما نظارت ‌دارد: «إنّ اللّه‌ کان‌ علیکم‌ رقیباً»؛ (سوره مبارکه نساء، آیه ‌1) «خداوند بر شما مراقبت ‌دارد». کسی‌ که‌ از آیه‌ فوق ‌درس ‌گرفته ‌باشد، همواره ‌خدا را ناظر بر کارهای ‌خود می‌داند و از غفلت‌ و گناه‌ دوری ‌می‌وزرد.

3⃣ محاسبه‌:
برای‌ تزکیه‌ نفس ‌لازم ‌است ‌از اعمال‌ روزانه ‌حساب‌رسی‌ به ‌عمل‌ آید. محاسبه، عبارت است از این که حساب نفس را بکشی، در این شرطی که با خدا کردی استوار بوده یا نه.

? امام ‌علی - عليه السلام - می‌فرماید:
«هر کس ‌نفس‌ خود را به‌ حساب‌ بکشد، بر عیوبش آگاه ‌می‌گردد و به ‌گناهانش‌ پی‌می‌برد. پس‌ از گناهانش‌ توبه ‌می‌کند و عیوبش‌ را اصلاح ‌می‌نماید». (غرر الحكم و درر الكلم، ص37)

? بهترین طرز محاسبه نفس آن است که در آخر شب عمل روزانه خود را برای چند دقیقه در ذهن مرور کند. اگر کار شایسته ای انجام داده،‌ خدا را سپاس گوید و آن را تقویت کند و اگر عمل زشتی مرتکب شده، استغفار نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:30:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم