یگانه
 
 


خرداد 1396
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    





جستجو



Random photo
بامرام های روزگار

 



مهدی جهاندار شب گذشته در دیدار با رهبری شعری زیبا از فتنه خواند که تحسین همه را برانگیخت:
فتنه شاید روزگاری اهل ایمان بوده باشد
آه این ابلیس شاید روزی انسان بوده باشد

فتنه شاید در لباس میش، گرگی تیز دندان
در لباسی تازه شاید فتنه چوپان بوده باشد

فتنه شاید کُنجِ پستوی کسی لای کتابی؛
فتنه لازم نیست حتماً در خیابان بوده باشد

فتنه شاید در صفِ صِفین می‌جنگیده روزی
فتنه شاید در زمان شاه، زندان بوده باشد!

فتنه شاید با امام از کودکی همسایه بوده
یا که در طیّاره‌ی پاریس - تهران بوده باشد

فتنه شاید تابی از زلف پریشانِ نگاری
فتنه شاید خوابی از آن چشم فتّان بوده باشد

فتنه شاید اینکه دارد شعر می‌خواند برایت؛
وا مصیبت! فتنه شاید از رفیقان بوده باشد

ذرّه‌ای بر دامن اسلام ننْشیند غباری
نامسلمانی اگر همنامِ سلمان بوده باشد

دوره‌ی فتنه است آری، می‌شناسد فتنه‌ها را
آن‌که در این کربلا عبّاسِ دوران بوده باشد

فتنه خشک و تر نمی‌داند خدایا وقت رفتن
کاشکی دستم به دامانِ شهیدان بوده باشد

وقتی شاعر این بیت را خواند: «فتنه شاید کنج پستوی کسی لای کتابی/فتنه لازم نیست حتماً در خیابان بوده باشد» رهبر انقلاب و تمام حاضران او را تحسین کردند.
اما وقتی به این بیت رسید: «فتنه شاید اینکه دارد شعر می‌خواند برایت/ وا مصیبت! فتنه شاید از رفیقان بوده باشد» آقا سخن شاعر را قطع کرده و فرمودند: خدا نکند.
در پایان این شعرخوانی شاعر اصفهانی آقا سه مرتبه فرمودند: آفرین! بسیار بسیار خوب، خیلی خوب بود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[یکشنبه 1396-03-21] [ 01:32:00 ب.ظ ]




ای خالق جهان ،ای آفریننده روز و شب ،قضاوت بین پدیده هایی که آفریده ای و آفریدی و ما هنوز نمی دانیم ،کاری بس دشوار است .تو را نمی بینیم امل آفریده هایت را روز و شب نظاره گریم ،حتی چشمانی که با آن آفرینش نعمت هایت را شاهدیم نیز از تو وام گرفته ایم .
آفریده هایت را روز و شب نظاره گریم،حال می خواهم بگویم شب زیباتر است یا روز .
روز و شب چون هر دو نماد قدرت و توانایی توست (و هر پدیده دیگری)زیباست.
شب زیباتر است چون آرامش بر آن حاکم است ،همانطور که خالق شگفتی ها آن را مایه آرامش بشریت قرار داد.شبی که انسان با معبود خویش سخن می گوید و او گویی به خدا نزدیکتر است و به یک عروج معنوی دست می یابد .
شبی که در آن رزمنده ای درون گودال نماز شب می خواند و از خدا طلب آمرزش می کند . به راستی در آن شب ها بر رزمنده ها چه گذشت .
آسمان شب مانند دامنی است که هزاران هزار پولک درخشان به روی آن پاشیده اند.حتی آنها نیز به من می گویند که خالق جهان چه عظیم است .
برتر از همه ماه تابان است که مثل امیدی در تاریکی ها ،مانند مرواریدی درون پارچه سیاه مخمل ،توجه آهوی عاشقی را در بیشه زار وحشت و تنهایی به خود جلب می کند .شب زیباست به خاطر اینکه در آن انسان ها کمتر به گناه مشغول هستند و کمتر دل را به درد می آورند.
خدا آزمون را در نیمه های شب برای شب زنده داران چون علی علیه السلام قرار داد و برای او شب رل آفرید تا در نیمه های آن سرش را در چاه فرو برده ،به درد و دل با چاه بپردازد .در آن شب ها بر علی چه گذشت !
همه شب ها زیباست ولی شب طولانی غیبت تو ای فرزند زهرا ،ای حجت خدا شبی که در آن نمی توانیم تو را و چهره نورانیت را بنگریم ،بدترین شب است که بر بشریت می گذرد .شبی که در آن مظلومانعالم و مستضعفین منتظر تو هستند اما جز تاریکی چیزی نمی بینند و مستکبران در خواب غفلت خفته .
ای عزیز ما کی می آیی که همراهت روز و روشنایی را ارمغان آوردی و ما را تحفه ای بخشیدی ،قلب ما را با حضورت شاد گردانی و این شب طولانی سحر شود ،سحری که در آن هر دل آگاهی با تو باشد . شب زیباست به خاطر تو و آمدن و انتظار تو ،انتظاری نورانی که مانند شب ها در دل سیاه آسمان می درخشد و می گذرد ولی گذشتن آن بسیار آرام است وبا تمام وجود زیباست .
شب چرا زیباست ؟چون رنگ چشم معشوق است چون ما را با خود به اوج تفکر می برد .رنگ چشم عاشقی است که برای معشوق خود (خدا )اشک می ریزد .
این کلمه دو حرفی سرشار از معانی است که مانند تمام صفت های خدا بی انتهاست .در همین شب نعمت هایی است که ما هنوز در اول وصف آن مانده ایم چه رسد به ذکر تمام خصوصیات و نعمتهایش ،ولی چشمی روشن و بینا می طلبد که به نعمتهایش اندکی توجه کرده و اندیشه کنیم .
ما هنوز روز و شب را به طور کامل نشناخته ایم و نمی دانیم چه نعمت عظیمی است حال چگونه خدای روز و شب را بشناسیم ؟
شب !ای اسرار آمیزترین نعمت خوان الهی ،چگونه تو را توصیف کنم ،چگونه از تو صحبت کنم که هنوز خالقت را آن طور که شایسته است نشناخته ایم ،در اول وصف تو و خالقت متحیر و سرگردان مانده ام.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:28:00 ب.ظ ]




✸ در لئالی الاخبار روایت شده که امام صادق علیه السلام فرمود: « زن هایی که بخواهند از هر درٍ بهشت وارد شوند، شرطش این است که پنج نمازشان را خوب بخوانند، روزه ماه رمضان را بگیرند، اطاعت شوهر کنند، و حق امیرالمومنین علیه السلام را بشناسند‌، ولایت امیرالمومنین علیه السلام را قبول داشته باشند. هر زنی که این چهار خصلت را داشته باشد، از هر دری از درهای بهشت که بخواهد برود، راهش می دهند.

✸ ملا نصرالدین گفت: «هرکس یک دختر داشته باشد ، یک در بهشت به رویش باز است.» یکی از پای منبر گفت : آقا بهشت چند در دارد؟ گفت: هشت تا. آن شخص گفت : من نه تا دختر دارم، آن یکی از کجا باز مےشود؟

✸ حالا من هم گریزی می زنم. حاشیه می زنم و می گویم: هر کس یک دختر باتقوا تربیت کند، یک در بهشت به رویش باز می شود. بعضی از این دخترهایی که من توی کوچه می بینم، هر کدامشان یک در از جهنم به روی پدر و مادرشان باز می کنند.

✸ بعضی دخترها ساعت شش صبح کُت و دامن تنگ پوشیده و سوار ماشین می شوند، راننده هم آنها را به جاده هراز می برد، همانجا هم سرشان را می بُرد. بی،غیرت اند آن پدر و مادرهایی که دخترشان با وضع بد به دانشگاه می روند، پناه می بریم به خدا.

✸ پس ملانصرالدین گفت: یک در بهشت به رویش باز می شود، اما این برای زمانی بود که دخترهای باتقوا و پوشیده و باحجاب و چادر بودند، اما بعضی از این دخترهایی که من مےبینم، هر دختر یک در جهنم به روی پدر باز می شود.

منبع: ڪتاب بدیع_الحکمة حکمت ۴۱ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ق.ظ ]