1اين سند همان‌طور كه از مقدمه‌اش پيداست در واقع يك عهدنامه است براى برنامه‌هاى آموزشى و اقتصادى و اجتماعى و غير آن، در پانزده سال در جهان. يعنى عده‌اى نشسته‌اند براى مردم دنيا تصميم گرفته‌اند كه فرهنگ سكولار غرب را در همه جا پياده كنند و به گفته خودشان، هدفشان دگرگون ساختن جهان ماست.

سؤال اين است آيا ما بايد بنشينيم تا ديگران درباره 15 سال، تمام شئون زندگى ما (توجه داشته باشيد سند مخصوص آموزش نيست به همه مسائل حتى محيط زيست و مسائل اقتصادى و غير آن نظر دارد) تصميم بگيرند و ما هم با اينكه مى‌توانيم آن را نپذيريم، چون صورت تخيير دارد آن را بپذيريم و قبول كنيم. با اينكه براى تحوّل آموزشى و ساير امور كشور خودمان برنامه داريم. آيا اين پيروى، پذيرش نظام سلطه و قیومیت دیگران نيست.
2مهم اين است كه وقتى اين سند را پذيرفتيم بايد گزارش سالانه تمام اين امور را به آن‌ها بدهيم. يعنى آن‌ها مثلاً 120 سؤال درباره مسائل مختلف درباره تمام شئون كشور ما مطرح مى‌كنند و می گویند پاسخگو باشيد. اگر پاسخ دروغ بگوييم واويلا، اگر راست بگوييم از تمام شئون كشور ما باخبر مى‌شوند (جاسوسی آشکار). فراموش نكنيد كه از متولّیان اصلى اين سند يونسكو است كه بخش فرهنگى سازمان ملل است و هميشه دولت‌هاى سلطه‌گر جاسوس‌هايى در آن داشته و دارند، مانند ساير نهادهاى جهانى.

3آقايان مى‌گويند ما هنگام پذيرش اين سند زير آن نوشته‌ايم ما تا آنجا اين سند را قبول داريم كه با فرهنگ و مذهب ما سازگار باشد، راست مى‌گويند اين را نوشته‌اند و در نامه‌اى كه به امضاء سه وزير نوشته شده، خدمت مقام معظم رهبرى ارسال داشته‌اند و رونوشت آن نامه را نيز براى ما فرستاده‌اند؛ ولى به اين نكته گويا توجه نفرموده‌اند كه تنظيم كنندگان اين سند معتقدند استثناء و شروطى كه در ذيل آن نوشته مى‌شود تا آنجا اعتبار دارد كه با روح اين سند مخالفت نداشته باشد؛ درست نظير آنچه ما در باب شرايط ضمن العقد مى‌گوييم كه اگر شرط برخلاف مقتضاى عقد باشد پذيرفته نيست. مسلّماً آنها مى‌گويند اينكه شرط كرده‌ايد برخلاف مذهب و فرهنگ و نظام شما نباشد اين برخلاف روح اين سند است. اين سند آزادى كامل براى همه جنسيت‌ها مى‌خواهد و براى همه مذاهب. بنابراين اين ملاحظه و شرط شما پذيرفته نيست. در نتيجه معيار همان متن سند است منهاى حاشيه‌ها.

4الفاظى در اين سند بكار برده شده كه معنى آن را آن‌ها بر طبق اصطلاح خودشان تفسير مى‌كنند، مثلاً واژه خانواده، آن‌ها معتقدند خانواده هم خانواده‌هاى معمولى را در بر مى‌گيرد، هم خانواده‌هاى همجنس‌گرا را. يا واژه خشونت، كه بسيارى از عقايد و افعال مذهبى، را به نظر آن‌ها شامل مى‌شود. آنها سپاه و بسیج ما را مصداق خشونت می دانند.

5اين سؤال براى همه مطرح است كه چرا اين سند بى‌سر و صدا به آموزش و پرورش داده شد و چندين كارگروه براى اجراى آن در آموزش و پرورش انتخاب شدند و گفته مى‌شود در بعضى از جاها نيز به اجرا درآمده. متولى اصلى اين گونه اسناد شوراى عالى انقلاب فرهنگى است، ما با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى صحبت كرديم كه آيا اين سند را به شما داده‌اند و بررسى و تصويب كرده‌ايد؟ گفتند: ابدا، چنين چيزى نبوده. بعلاوه چرا مجلس و بالاتر از آن رهبر انقلاب را در جريان نگذاشتند؟ اين سؤالى است كه جواب آن آسان نيست.

6در اين سند درباره كمك به كودكان و پايان دادن فقر در همه اشكال آن و در همه جا تصريح شده، از جمله در هدف 2 از اهداف هفده گانه مى‌خوانيم پايان دادن به گرسنگى، تامين امنيت غذايى و تغذيه بهتر و توسعه كشاورزى پايدار.

تصويب كنندگان اين سند در اين دو سال كه از عمر آن مى‌گذرد، كدام قدم براى محروميت زدايى از كودكان گرسنه يمن برداشته‌اند. كودكانى كه گرفتار بيمارى وبا و كمبود دارو و تغذيه هستند و چگونه نتوانستند گامى براى محاصرۀ اقتصادى يمن و غزّه بردارند تا مردم اين مناطق بتوانند از تغذيه سالمى برخوردار باشند. چه كمكى به ويرانى‌هاى سوريه و عراق كردند. اگر هدف دگرگون ساختن جهان است كه تيتر اين سند مى‌باشد، چه قدمى براى دگرگونى در اين دو سال برداشتند؟ آيا اين‌ها دليل بر آن نيست كه هدف اصلى چيز ديگرى است. بنابراين بايد اعتراف كرد كه اين سند برخلاف ظاهر پاره‌اى از قسمت‌هاى آن دامى است حساب شده براى ملت‌هاى جهان كه آن‌ها را در زير سلطه خود درآورند و فرهنگ و مذهب آن‌ها را دگرگون سازند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...