آخر برادر من ، چرا زن و زندگی و خانواده ات را میگذاری و میروی چند هزار کیلومتر آنطرف تر
مردم میروند خارج تو هم میروی خارج ؟

این چه اونور آب رفتن است آخر

رفتی که چکار کنی ؟
رفته ای جنگ ؟
برای امنیت مردمت رفتی ؟
این جماعت ، امنیت برایشان کافیست
تا کی سکوت و آرامش ؟
سر و صدا و بزن و بکوب میخواهند

صدای موشک و بمب چه دست کمی از تار و گیتار و تنبک دارد ؟

برگردید بساط کنسرت را برایشان جور کنید

اصلا چرا باید شما همیشه دلواپس ملت و امنیت و ناموس وطن باشید ؟
برگردید

ظریف را میفرستیم با مذاکره با داعشیان زبان نفهم همه چیز را درست میکند

عراقچی میرود چهار تا جمله به این دلیل نقض شده و از آن دیدگاه نقض نشده برایشان میگوید ، مادر استدلالشان درجا میزاید

مرد و زن جنگی هم زیاد است

کرباسچی را میفرستیم با منطق کارها را درست میکند که هیچ ، چند میلیاردی هم ازشون اختلاس میکند و در آمد زایی میکند برميگردد

امیر را میفرستیم چند نعره به سبک فیلم و سریالهایش سر داعش میکشد اوضاع جنگ از این رو به آن رو میشود !

مهناز را میفرستیم یکی دو عشوه شتری برایشان کند ، اسلحه از دستانشان میوفتد

شوهرش یکی دو بار برود و برگردد با شیر خشک تاریخ مصرف گذشته نسل داعش را منقرض میکند

باران میرود و دو بار که لبانش را با مهارت ذاتی که دارد کج و کوله کند دست و پای دشمن برای جنگ شل میشود

استاد آواز ما میرود یک بار ربنا را بخواند کوتاه می آیند ، ناسلامتی ما همه مسلمانیم

نامزد انتخابات را میفرستیم شعر ما گلهای خندانیم ، فرزندان ایرانیم را برایشان بخواند حتما حساب کار دستشان می آید

اسحاق یکی دو بار از روی انشاء ماجرای مظلومیت دختر وزیرمان را برایشان بخواند و بغض کند ، اشک از چشمانشان سرازیر شده و بی خیال جنگ میشوند

فتنه گر داریم مثل ماه ، میرود کمی گفتگوی تمدن ها میکند حل است ، گرچه شاید آخر امر خودمان بشویم محور شرارت و تروریست منطقه ای ولی همین که او میخندد کافیست

تا کی میخواهید اسلحه دست بگیرید و وحشيان داعشی را بکشید
چهار روز بگذرد همین هموطنانتان به شما میگویند قاتل و آدمکش

سخن کوتاه

جماعت جان بر کف و همیشه دلواپس ناموس و امنیت مردم
برگردید
برگردید و به نشاط خانواده خود برسید
امنیت بس است
برگردید
دیر بیایید بلیط کنسرت هم تمام میشود …

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...