یگانه
 
 


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو



Random photo
گوش به زنگ ولایت

 



حدیث روز

امیرالمومنین علی(ع)

بدترین شما،‌سخن چینان و تفرقه اندازان میان دوستان اند.

کافی؛ 2:369

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1396-02-02] [ 10:54:00 ق.ظ ]




بشْر بن‌ شریح‌ بَصری‌ گوید: به‌ حضرت‌ امام‌ محمّد باقر علیه‌السّلام‌ گفتم‌:
کدامیک‌ از آیات‌ در کتاب‌ خدا نزد شما امید بخش‌تر است‌؟!
حضرت‌ گفتند: قوم‌ شما در این‌ مسأله‌ چه‌ میگویند؟!
من‌ گفتم‌: میگویند این‌ آیه‌ که‌:
یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی‌ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن‌ رَحْمَةِ اللَهِ
ای‌ بندگان‌ من‌ که‌ بر جانهای‌ خود اسراف‌ ورزیده‌اید، از رحمت‌ خدا ناامید نباشید که‌ خداوند جمیع‌ گناهان‌ را می‌آمرزد.

حضرت‌ گفتند: امّا ما اهل‌ بیت‌ این‌ را نمی‌گوئیم‌.
من‌ گفتم‌: پس‌ شما در این‌ امر چه‌ میگوئید؟!
حضرت‌ گفتند: این‌ آیه‌ که‌:

وَ لَسَوْفَ یعْطِیک رَبُّک فَتَرْضَی‌
و هر آینه‌ بزودی‌ خداوند به‌ تو ای‌پیامبر آنقدر می‌بخشد که تو راضی‌ خواهی‌ شد.

و آن بخشش عظیم شفاعت‌ است‌، والله‌ شفاعت‌ است‌. والله‌ شفاعت‌ است‌.
بحار الأنوار، ج‏8، ص57

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]




از خاطرات نزدیکان مرحوم شیخ علی صفایی ره

« صفایی» با مرگ بسیار مأنوس بود.
در یکی از سفرهایم به مشهد، در ماه مبارک رمضان، عبارتی قریب به این مضمون از او در خاطرم مانده است:
رابطه ی من با مرگ، همچون مسافری است که ساک و چمدان سفرش را بسته و به دنبال اتوبوسی که قرار است او را ببرد، می دود!
بسیار آماده ی مرگ بود.

در فرازهایی از وصیت نامه اش چنین می نویسد:
باید آن گونه زندگی کرد که مُشرف بر مرگ بود. این ترس از مرگ، به خاطر ناهنجاری زندگی است.
حیاتی که با « حیات محمد و آل محمد(ص)» پیوند بخورد، مرگ آن را نمی سوزاند،
ما به گونه ای زندگی کرده ایم که مرگ، آرزوها، کارها، و عشق های ما را ناتمام گذاشته و مزاحم بوده است.
مزاحمت مرگ برای زندگی ما، باعث ترس و فرار از مرگ است.

⚜️اگر آرزوهای ما با مرگ تأمین شود و اگر کارهای ما با مرگ نقد شود و اگر عشق های ما با مرگ به تمامیت خود برسد، آیا جز عشق به مرگ، تفسیر دیگری برای عشق به زندگی خواهد بود!».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]




ما انسانهای عجیبی هستیم!
وقتی به دستفروشی فقیری میرسیم که جنس خود را به نصف قیمت می فروشد با کلی چانه زدن او را شکست میدهیم و اجناسش را به قیمت ناچیز می خریم.

بعد به کافی شاپ لوکس شخص ثروتمندی میرویم و یک فنجان قهوه را ده برابر قیمت نوش جان میکنیم و انعامی اضافه نیز روی میز میگذاریم و شادمانیم.

شادمانیم که فقیران را فقیر تر میکنیم.
شادمانیم که ثروت مندان را ثروتنمند تر میکنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:47:00 ق.ظ ]




هر سال تابستان، یک کارتون جدید هالیوودی به روی پرده می آید؛ کارتونی جذاب و پرمعنا که قهرمان داستانش یک دختر جوان یا نوجوان است. این موضوع را من سه سال پیش متوجه شدم؛ وقتی که با دخترم کارتون frozen را دیدیم؛ کارتونی که پایانش ازدواج نبود!
و سال پیش کارتون brave
و سال پیش تر کارتون هیولا در پاریس.
هنگامی که متوجه این موضوع شدم، به یاد آوردم که سال هاست اینطور است. از سیندرلا گرفته تا دیو و دلبر و الی آخر… چرا؟
اول با خودم فکر کردم شاید این یک نقشه استعمارگرانه است! باور کنید به این موضوع فکر کردم. اما بعد متوجه شدم که بزرگ ترین نمایش و فروش این کارتون ها در خود آمریکاست، پس ربطی به استعمار فرهنگی جهان سوم ندارد! بالاخره به این نتیجه رسیدم که شاید آن ها دریافته اند که زن های قوی، نرمال و با اعتماد بنفس، تضمین یک جامعه سالم، نرمال و پیشرو است. و اگر زن ها تحقیر شوند، کار آن جامعه ساخته است.
چند ماه بعد نوشته ای از خانم تهمینه میلانی دیدم که اعتراض کرده بود به جوک هایی درباره شعور زنان، رانندگی آن ها و قدرت تجزیه و تحلیل شان. در آن یادداشت بر همین موضوع تاکید شده بود.
در کارتون های هالیوودی، یک دختر جوان، نوجوان یا کودک، یک رسم بزرگ را تغییر می دهد، یک سنت بزرگ را می شکند (brave)، مانع یک جنگ می شود (پوکاهانتس)، کشورش را در یک جنگ به پیروزی می رساند (مولان) و…
امسال هم کارتونی را دیدم با نام home؛ دختری سیاهپوست و مهاجر، با نمره هندسه بیست، کره زمین را نجات می دهد.
جامعه ای که زن ها محترم و گرامی نگه داشته شوند، نجات پیدا می کند؛ نه تنها به خاطر نسلی که این دختران در آینده تربیت می کنند، بلکه بخاطر اثر غیرقابل انکاری که این زنان بر روی مردان شان می گذارند.
در جامعه ای که زنِ مجرد، ترشیده است یا مطلقه، و زن متاهل، ضعیفه، رانندگی، هوش ریاضی یا کامپیوتری این زنان کم و خنده دار است. تکلیف آینده آن ها چه خواهد شد؟
به مردها به غلط تلقین شده که هرچه زن ها بیشتر تحقیر شوند، مردها خوشبخت تر و مقتدرترند… اما این بازی اندوهبار، بازی ای ست که هم زنان در آن بازنده اند، هم مردان… و از همه مهم تر جامعه و آینده آن.
و برنده؟ عقب ماندگی جامعه؛ زنانی که پر از تحقیرند و مردانی که پر از تحقیرند…

برای ایران فردایی را آرزو می کنم که همه محترم و بزرگ شمرده شوند… چه زن، چه مرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم