یگانه
 
 


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو



Random photo
..

 



(استاد اصغر طاهرزاده)

ولايت چهارده معصوم بر كلّ هستي

مفضّل مي‌گويد: حضرت صادق(ع) فرمودند:
«اِنَّ اللهَ تَبارك وَ تَعالي خَلَقَ الْاَرْواحَ قَبْلَ الْاجْسادِ بِاَلْفَيْ عامٍ، فَجَعَلَ اَعْلاها وَ اَشْرَفَها اَرْواحَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ الائِمَةِ بَعْدَهُمْ(ع) فَعَرَضَها عَلَي‌ السَّمواتِ وَ الْاَرْضِ وَ الْجِبالِ، فَغَشِيَها نُورُهُمْ…» («بحارالانوار»، ج26، ص320، روايت 2.)
يعني خداوند تبارك و تعالي، ارواح را دوهزار سال قبل از اجسام خلق نمود، و بالاترين و شريف‌ترين آن‌ها را ارواح محمّد و علي و فاطمه و حسن و حسين و ائمه بعد از آن‌ها(ع) قرار داد، سپس آن‌ها را بر آسمان‌ها و زمين و كوه‌ها عرضه داشت و نور ايشان همة آن‌ها را فراگرفت.
چنانچه ملاحظه مي‌‌فرماييد، اين روايت شريف معارف بلندي را متذكّر مي‌شود، اوّلاً؛ ما را متوجّة رتبة وجودي ارواح مي‌كند كه نسبت به اجسام تقدّم وجودي دارند و اين تقدّمِ خلقت روح‌‌ها، تقدّم زماني نيست بلكه تقدّم رتبه‌اي است. ثانياً؛ مي‌فرمايند: ارواح دو هزار سال قبل از اجسام آفريده شدند، شايد عدد هزار حاكي از زيادي مرتبة روح‌ها نسبت بر بدن باشد، نه اين‌كه دقيقاً عدد هزار مورد نظر باشد. ثالثاً؛ مي‌فرمايد: در بين روح‌ها كه بلند مرتبه‌تر از جسم‌ها هستند، تازه ارواح چهارده معصوم از همة آن‌ها برتر و بالاترند. رابعاً؛ آنچه از همه مهم‌تر است قسمت آخر روايت است كه مي‌فرمايد: خداوند ارواح شريف چهارده معصوم(ع) را بر آسمان‌ها و زمين و كوه‌ها عرضه كرد، پس نور آن‌ها همة آسمان‌ها و زمين و كوه‌ها را فراگرفت، كه از احاطة تكويني آن انوار مقدسه بر كلّ موجودات خبر مي‌دهد و اين همان ولايت كلّيه آن‌هاست و اگر انبياء و اولياء مجهز به آن نباشند، هيچ معجزه و كرامت و تصرفي از طرف آن ذوات مقدسه بر عالم صورت نخواهد گرفت و هنر انسان‌ها بايد اين باشد كه اين ولايت تكويني الهي را با انتخاب خود، در خود جاري كنند تا تكوين و تشريع در آن‌ها هماهنگ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1395-12-05] [ 02:59:00 ب.ظ ]




(استاد اصغر طاهرزاده)

پس توجّه به مقام نوري حضرت زهرا(س) در جان ما هست، بايد موانع را برطرف نمود، به همين جهت روايت مي‌فرمايد: «اَلنِّظافَةُ نِصْفُ الايمان»؛ يعني نصف ايمان با از بين بردن حجاب‌هاي دنيايي و نفساني حاصل مي‌شود و نصف ديگرش خود به خود به لطف الهي محقّق مي‌گردد. مثل اين است كه براي تشعشع نور آفتاب در اتاق بايد فقط شيشه‌ها را پاك كنيم و اين نصف كار است، نصف ديگرش تجلّي نور آفتاب است كه خود به خود محقّق مي‌شود و ما نمي توانيم نور آفتاب را هم به اتاق بكشانيم، به همين جهت روايت مي‌فرمايد: نصف ايمان به عهدة شما است كه عبارت است از بين بردن حجاب‌هاي نفساني و اخلاق رذيله، نصف ديگر آن كه عبارت باشد از تجلّيات انوار الهي بر قلب انسان، به لطف الهي محقّق مي‌شود و اين روايت شريف اين سؤال را جواب مي‌دهد كه چه كار كنيم تا انوار اهل‌البيت بر قلب ما تجلّي كند. در جواب مي‌گوييم شما نمي‌خواهد كاري بكنيد، خداوند آنچه بايد بكند را كرده است، شما موانع تجلّي اين انوار را برطرف نماييد، در آن حال مي‌بينيد چقدر با آن‌ها آشناييد!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:58:00 ب.ظ ]




(استاد اصغر طاهرزاده)

كار ما بايد فقط رفع حجاب باشد

از اين روايت برمي‌آيد كه تمام عالَم اعم از ملائكه و جن و انس، اين پنج‌تن را مي‌شناسند، چون در آن مقامي كه ارواحِ عالم بوده، ولايت اين پنج‌تن به آن‌ها عرضه شده است و لذا در عمق وجود خود با اين ذوات مقدس آشنايند و اگر حجاب‌هاي نفساني انسان كنار رود به حقّانيت آن‌ها اقرار مي‌كنند و اين نكته نيز مورد توجّه قرار مي‌گيرد كه شناخت و معرفت و اتّصال به آن‌ها در درون ما هست، پس «آشنايي نه غريب است كه جان سوز من است» اگر ما آن‌ها را نمي‌شناختيم، به ما نمي‌گفتند با آن حقايقِ عالمِ قدسِ متعالي ارتباط برقرار كنيد. ما به جهت اشتغال به عالم كثرت با آن‌ها غريبه شده‌ايم و آن‌ها را فراموش كرده‌ايم و اين روايات متذكّر ماست تا از آن عهد معنوي و روحاني خود غافل نمانيم، و بدانيم كه ما خودمان را از ارتباط با حقايق عالم وجود محروم كرده‌ايم و بعد مي‌پرسيم چگونه با آن‌ها ارتباط برقرار كنيم. كافي است انسان خود را از مشغوليت‌هاي بي‌خود و پوچ آزاد كند، يك‌مرتبه متوجّه مي‌شود كه نسبتي با اين پنج‌تن(ع) دارد، و لذا هر چه خود را از كثرات پاك‌تر كند، اين نسبت آشكارتر مي‌شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:57:00 ب.ظ ]




(استاد اصغر طاهرزاده)

تمام عالم هستي فاطمه(س) را مي‌شناسد

در قسمتي از حديثي كه حضرت امام موسي‌بن‌جعفر از پدر بزرگوارشان(ع) دربارة مكالمه رسول خدا(ص) در شب معراج نقل مي‌كند، آمده است كه حضرت حق سبحانه فرمود:
«اِنّي خَلَقْتُكَ وَ خَلَقْتُ عَلِيّاً وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ مِنْ شَبَحِ نُورٍ، ثُمَّ عَرَضْتُ وِلايَتَهُمْ عَلَي الْمَلائِكَةِ وَ سائِرِ خَلْقي وَ هُمْ اَرْواحٌ، فَمَنْ قَبِلَها كانَ عِنْدي مِنَ الْمُقَرَّبين، وَ مَنْ جَحَدَها كانَ عِنْدي مِنَ الْكافِرين» («بحارالانوار»، ج26، ص307، روايت71.)
يعني تحقيقاً من، تو و علي و فاطمه و حسن و حسين را از شبح و سايه نور، خلق كردم، سپس ولايت ايشان را بر ملائكه و ساير مخلوقاتم، در حالي كه روح بودند، عرضه داشتم، پس هر كس ولايت ايشان را پذيرفت، نزد من از مقرّبين محسوب گرديد، و هر كس انكارشان كرد از كافرين است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:56:00 ب.ظ ]




(استاد اصغر طاهرزاده)

حالا شما حساب كنيد ارتباط با حضرت زهرا(س) از طريق معرفت و محبّت به او چه نوري را به بشريت مي‌رساند. متوجّه باشيد كه اين‌ها خانوادة كرم‌اند و سائل را ردّ نمي‌كنند و اگر كسي طالب تجلّي انوار مقدس آن‌ها بود، او را محروم برنمي‌گردانند، آن‌ها تصرّف مي‌كنند و تصرّف آن‌ها، انسان را آسماني مي‌كند. قلبي كه غذايش تسبيح و تحميد و تهليل و تقديس است، اگر به ما نظر كند، چگونه قلب ما مفتخر به تسبيح و تحميد و تهليل و تقديس خداوند مي‌شود! خدا مي‌داند. مسلّم آن قلب به چيزهايي مي‌رسد كه با هزاران هزار كتاب و استاد نمي‌توان به آن‌جاها رسيد.
از امام حسين(ع) سؤال كردند: پيامبر خدا(ص) دختران بسياري داشته‌اند و آن‌ها بيشتر از فاطمه(س) با پيامبر(ص) به سربرده‌اند، ولي چرا اين همه عظمت، مخصوص فاطمه(س) است؟ امام حسين(ع) مي‌فرمايند: به جهت خلوص فاطمه(س)؛ يعني حضرت زهرا(س) تمام وجودشان محو حق بوده و چنين وجود مقدسي كه مظهر حق و متذكّر به حق است مي‌تواند ما را حقّاني كند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:55:00 ب.ظ ]