یگانه
 
 


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو



Random photo
صلح

 



می.سوزم و چو شمع سحر آب می‌شوم
از غصه‌ی فراق تو بی تاب می‌شوم

دارم به پای پیکر تو گریه می‌کنم
بر لحظه های آخر تو گریه می‌کنم

اکنون که زخم رفتن تو بر جگر نشست
این کوه درد بر سر دوش پدر نشست

با دخترت تو این دم آخر سخن بگو
مادر بیا و حرف دلت را به من بگو

بابای من ز هجر تو دلگیر می‌شود
قلب جوان او ز غمت پیر می‌شود

مادر بیا به خاط زهرا بمان مرو
حتی گرفته است دل آسمان مرو

مادر بمان ز بیت نبوت صفا مبر
آرامش و قرار دل مصطفی مبر

مادر بمان و از دل این خانه پا مکش
بر صورت شکسته‌ی خود این عبا مکش

داری تو عزم رفتن از این خانه می‌کنی
سقف دل مرا ز چه ویرانه می‌کنی

من التماس می‌کنم ای مادر عزیز
امشب بیا و خاک عزا بر سرم مریز

این زندگی بدون تو دشوار می‌شود
تو می‌روی و دسته گلت خار می‌شود

تو می‌روی و فاطمه‌ات می‌شود یتیم
گردد دچار رنج و مصیبات بس عظیم

تو می‌روی و فاطمه آزار می‌کشد
آزارها از آن در و دیوار می‌کشد

تو می‌روی و شعله کشد دست بر رخم
روزی به تازیانه دهد خلق پاسخم

تو می‌روی و داغ به سینه نشستنی است
روزی رسد که پهلوی زهرا شکستنی است

رضا رسول زاده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1396-03-16] [ 12:25:00 ب.ظ ]




علامه محمد تقي جعفري ـ رحمت الله عليه ـ مي گفتند: برخي از جامعه شناسان برتر دنيا در دانمارك جمع شده بودند تا پيرامون موضوع مهمي به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضوع اين بود: « ارزش واقعي انسان به چيست»؟ … هر كدام از جامعه شناسان، سخناني گفته و معيارهاي خاصي ارايه دادند.

(مثلا یکی گفته: ارزش انسان به علم است ، دیگری گفته به هنر و….)

✳هنگامي كه نوبت به بنده رسيد، گفتم: اگر مي خواهيد بدانيد يك انسان چقدر ارزش دارد، ببينيد به چه چيزي علاقه دارد و به چه چيزي عشق مي ورزد. كسي كه عشقش يك آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. كسي كه عشقش ماشينش است، ارزشش به همان ميزان است. اما كسي كه عشقش خداي متعال است، ارزشش به اندازه خداست… من اين مطلب را گفتم و پايين آمدم. وقتي جامعه شناسان سخنان من را شنيدند، براي چند دقيقه روي پاي خود ايستادند و كف زدند.

هنگامي كه تشويق آن ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: عزيزان، اين كلام از من نبود، بلكه از شخصي به نام علي ـ عليه السلام ـ است. آن حضرت در نهج البلاغه مي فرمايند: « قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُه »؛ «ارزش هر انساني به اندازه چيزي است كه دوست مي دارد». وقتي اين كلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس اميرالمؤمنين علي ـ عليه السلام ـ از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاري كردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:38:00 ق.ظ ]




✍حرف هايی كه ميزنيم دست دارند!
دست های بلندی كه گاهی،
گلويی را می فشارند
و نفس فرد را می گيرند !

حرف هايی كه ميزنيم پا دارند !!!
پاهای بزرگی كه گاهی،
جايشان را روی دلی می گذارند
و برای هميشه می مانند
حرف هايی كه ميزنيم چشم دارند !
چشم های سياهی كه،
گاهی به چشم های دیگران نگاه میكنند،
و آنها را در شرمی بیکران فرو ميبرند !

پس
مراقب حرفهايي كه ميزنيم باشيم
زيرا
سنجیده سخن گفتن از سکوت هم دشوار تر است !

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




:
?‍ شیطان با این پنج نفر مشکل دارد!?‍

امام صادق عليه السّلام می فرمایند:

قال إبليس: خمسة (أشياء) ليس لي فيهن حيلة وسائر الناس في قبضتي …
ابليس گفت: پنج نفر هستند که هيچ چاره اي براي آنها ندارم اما ديگر مردمان در مشت من هستند:

1 هر که با نيت درست به خدا پناه برد و در همه کارهايش به او تکيه کند
2 کسي که شب و روز بسيار تسبيح خدا گويد
3 کسي که براي برادر مؤمنش آن پسندد که براي خود مي پسندد
4 کسي که هر گاه مصيبتي به او مي رسد، بي تابي نمي کند
5 و هر کسي که به آنچه خداوند قسمتش کرده، خرسند است و غم روزيش را نمي خورد.

الخصال، ج ۱، ص ۲۸۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ق.ظ ]




حجاب سوغات اسلام واعراب!

پوشش زن در ادیان بزرگ الهی

حجاب در شریعت حضرت ابراهیم(علیه السلام)

در آئین مقدس حضرت ابراهیم (علیه السلام) مسأله پوشش زنان، حائز اهمیت بوده است. در کتاب تورات چنین می خوانیم: «"رفقه” چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود راگرفته، خود را پوشانید.»18

از این بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، از شتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.

حجاب در آیین یهود

در اصول اخلاقی «تلمود» که یکی از کتاب های مهم دینی و در حقیقت فقه مدون و آیین نامه زندگی یهودیان است، آمده: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلاً بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا با هر سنخی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانه اش تکلّم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.»19

حجاب در آیین مسحیت

در کتاب انجیل آمده است: پولس در رساله خود به قدنتیان تصریح می کند:

«اما می خواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا. هر مردی که سرپوشیده دعا یا نبوت کند سر خود را رسوا می نماید. اما هر زنی که سربرهنه دعا کند، سر خود را رسوا می سازد؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمی پوشد، موی را نیز ببرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا که مرد را نباید سر خود را بپوشد چون که او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است؛ زیرا که مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده، بلکه زن برای مرد. از این جهت زن می باید عزتی بر سر داشته باشد، به سبب فرشتگان… در دل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند.»20 پس در جایی که برای دعا باید سر زن پوشیده باشد، به هنگام روبه رو شدن با نامحرم پوشش سر لازم تر خواهد بود.

و نیز در انجیل، در رساله پولس، به تیموتاوءس می گوید: «و همچنین زنان خود را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:30:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم