یگانه
 
 


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        





جستجو



Random photo
ماه خدا

 



حدیث نفس

مولا على (ع):

بدهكارى زياد، راستگو را دروغگو مى كند و خوش قول را بد قول!
كَثرَةُ الدَّينِ تُصَيِّرُ الصادِقَ كاذِباً و المُنجِزَ مُخْلِفاً

ميزان الحكمه، ج ۴، ص ۲۰۸

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1396-03-11] [ 01:59:00 ب.ظ ]




ابتدا فرمانده سپاه صحبت کردند ودر جایی از سخنان خود خطاب به حضرت آقاگفتند که *شما مسولین را نصیحت میکنید و اینها توجه ندارند وما نگرانیم که شما نگرانید*

حضرت آقا در بین صحبتهای خود این موضوع را پاسخ دادند و فرمودند:
*من نگرانی ندارم چون آینده را بسیار روشن میبینم*
*وبعد فرمودندوقتی حضرت موسی با حواریون از دست فرعونیان به کنار رود نیل رسیدند دیدند از یک طرف دشمن دارد حمله میکند وطرف دیگر دریاست لذا شکایت بردند به موسی که ما نگرانیم،موسی گفت خدای من با من است نگران نباشید وسپس دریا شکافت و رد شدند، وبعد آقا فرمودند من الان به شما میگویم خدای من با من است نگران آینده نباشید اینده بسیار روشن است ان شاءلله*

همه فرماندهان ضمن انشاءلله گفتن به گریه افتادند

*اللهم احفظ الامام الخامنه ای*

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:59:00 ب.ظ ]




«قارون» هرگز نمی دانست
که روزی، کارت عابر بانکی که در جیب ما هست
از آن کلیدهای خزانه وی که مردهای تنومند عاجز از حمل آن بودند ما را به آسانی مستغنی میکند.

و «خسرو» پادشاه ایران نمی دانست که مبل سالن خانه ما از تخت حکومت وی راحت تر است.
e

و «قیصر» که بردگان وی با پر شترمرغ وی را باد می‌زدند،
کولرها و اسپلیتهایی که درون اتاقهایمان هست را ندید.

و «هرقل» پادشاه روم که مردم به وی بخاطر خوردن آب سرد از ظرف سفالین حسرت میخوردند
هیچگاه طعم آب سردی را که ما می چشیم نچشید …

و «خلیفه منصور» که بردگان وی آب سرد و گرم را باهم می آمیختند تا وی حمام کند،
هیچگاه در حمامی که ما براحتی درجه حرارت آبش را تنظیم میکنیم حمام نکرد …

بگونه ای زندگی میکنیم که حتی پادشاهان عصر هم اینگونه نمی زیستند اما باز شانس خود را لعنت میکنیم!

و هر آنچه دارائیمان زیاد میشود تنگدست تر میشویم!

خدایا تورا بخاطر تمام نعماتت اعم از معنوی و دنیوی به ما عطا فرمودی سپاسگذاریم.

خدایا قدرت شکرگویی در حرف و عمل را به ما عنایت فرما

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:57:00 ب.ظ ]





پلان اول :

مختار: میخواهم فرماندهی سپاه را در جنگ با زبیریان خود بر عهده بگیرم.
کیان: این کار را نکنید امیر
مختار: برای چه؟
کیان: چون وقتی شما وارد عرصه ی نبرد شوید، دشمن میفهمد که ما برای مقابله با او با تمام قوا به میدان آمده ایم و این روحیه آنها را بالا میبرد[و ضعف ما را نشان میدهد]

پلان دو :

عمار در میانه های جنگ صفین به شهادت میرسد .
علی علیه اسلام تنها شده ،
در میان لشکریان قدم میزند ،
اشک میریزد و ندا میدهد :
«أین عمار؟ …… أین عمار؟»
عمار کجاست؟
عمار کجاست تا تنهایی علی را در بین این همه حیله و نیرنگ معاویه و عمروعاص از بین ببرد .
تا وقتی عمار بود ، با خطبه ها و روشنگری هایش راه را بر گزافه گویی های سپاه نفاق میبست ،
اما حالا …

پلان سه :

چند سال قبل حضرت آقا حمله دشمن را اعلام میکنند ؛
حمله فرهنگی ،
ناتو فرهنگی ،
شبیخون فرهنگی ،
همه را میگوید اما ما فقط نگاه میکنیم .

⚡️کار به جایی میرسد که ندای
«أین عمار» شان به آسمان میرود ، اما باز هم فقط نگاه میکنیم .

حالا خودش یک تنه به میدان می آید ،
حرف های اشتباه همه را بیان میکند و پاسخ میدهد ،
برجام دو و سه و چهار ،
دنیای گفتمان .
همه را رد میکند ،
ما هم کلی ذوق میکنیم که آقا دارد روشن گری میکند .
اما ….
حواسمان نیست ، که وقتی «ولی» خودش به میدان آمده یعنی دیگر از وجود «عمار» در بین ما ناامید شده .

تنها شده ،
خودش یک تنه به جنگ میرود .
خودش میگوید من سالهاست دارم شمشیر میکشم .
میدانی وقتی فرمانده ، ولی ، خودش به میدان می آید یعنی چه ؟
یعنی حال و اوضاع لشکر خرااب است .

کاش به جای خوشحالی از حرف های این چند مدت حضرت آقا ، کمی گریه میکردیم که به خاطر بی حالی و بی عرضگی ما و تنها شدن رهبر ، دیگر خودش مجبور است جواب اراجیف نااهلان را بدهد …

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ب.ظ ]




نه…….
خوارج فقط و فقط بصیرت نداشتن.
◀️ به قول رهبر معظم انقلاب، تحلیل سیاسی نداشتند
.داستان کشته شدن عبدالله بن خباب بن ارت به دست خوارج رو شنیدم و یک نکته مهم:
خوارج عبدالله و همسرش باردارش را در مسیر بصره به کوفه دستگیر کردند،
وی از شیفتگان حضرت علی علیه السلام بود،
یکی از نزدیکان عبدالله که پنهان شده بود به بالای درخت نخلی رفته بود و ماجرا را تماشا میکرد تعریف میکند که دیدم:
خوارج سر عبدالله را جدا میکنند.
سپس شکم زن باردار او را نیز با شمشیر پاره میکنند.
و جنین از شکم مادر بیرون میکشند و سر جنین را هم با شمیر جدا میکنند.
به چه جرمی ؟ ؟ ؟آري
به جرم..عشق به علی.. بعد
کنار آب رفته و وضو میگیرند‼️
راوی میگوید آنقدر نماز طولانی بود که بالای درخت نزدیک بود خوابم ببرد‼️‼️
بعد از نماز‼️‼️‼️
نزدیک درخت خرما می آیند.
خرمایی از درخت به زمین می افتد،
یکی از خوارج خرما رو برداشته و میخورد،
که یکی دیگر از خوارج سرش فریاد میکشد و میگوید که چه میکنی مردک از کجا میدانی که صاحب درخت راضی است‼️‼️‼️‼️
مرد خرما رو از دهان بیرون انداخت…
نکته رو داشتید:
به مال حرام حساس بودند‼️
نماز طولانی میخواندند‼️ ولی
بصیرت نداشتند.تحلیل سیاسی نداشتند.
جنگ صفین شمشیر به روی امام جامعه کشیدند و علی علیه السلام رو مجبور به حکمیت کردند.
و بعد از حکمیت هم که دیدند فریب خوردند باز،رو در روی ولایت ایستادند‼️‼️
من دیپلمات نیستم، من انقلابی ام.
قاتل علی(ع)کافر نبود…
ابن ملجم زمانی در کنار علی(ع)شمشیر می زد‼️
ابن ملجم پس از به خلافت رسیدن علی(ع)با او بیعت کرد،
در جنگ جمل در کنار او جنگید
اما پس از جنگ صفین و پایان حکمیت به
خوارج پیوست.
◀️او در جنگ نهروان با علی(ع) نبرد کرد و از معدود افراد بازمانده از این جنگ بود.
وامام صادق(ع) فرمودند :
تا صبح قیامت ملائکه ابن ملجم را لعن می کنند.
فاصله حق و باطل این گونه بهم نزدیک است
سابقه دار بودن و کنار علی(ع) بودن، دلیل بر سعادت نیست . با علی(ع) ماندن هنر است.
تاریخ و سرگذشت صحابه در اسلام را که
بخوانیم امروز را بهتر می توانیم درک کنیم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:52:00 ب.ظ ]