یگانه
 
 


فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31





جستجو



Random photo
صبح بخیر

 



? امير المومنين (عليه السلام) :

 


 ?تمام خير در سه چيز جمع شده است:

 


❶  نگاه

❷ سكوت 

❸ سخن

 


?هرنگاهى كه پندى درآن گرفته نشود،

فراموشى است. 

?هرسكوتى كه انديشه اى درآن نباشد،

غفلت است. 

?هر سخنى كه ذكرى در آن نباشد،

بيهوده است. 

 


?خوشا بحال کسى که:

?نگاه او پنـــد

?سکوت او انديشـــه 

?سخـــن او ذکـر باشد، 

?بر گناهش گريسته و 

?مردم از شرش در امان باشند.

 

?‍ ثواب الاعمال و عقاب الاعمال 

 



موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-04-04] [ 09:47:00 ب.ظ ]




توجه ویژه امام_خمینی (ره)به قرآن

امام خمینى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به طورى كه روزى، هفت بار قرآن مى خواندند!

امام در هر فرصتى كه به دست مى آوردند، ولو اندك، قرآن مى خواندند. بارها دیده شد كه امام، حتى در دقایقى قبل از آماده شدن سفره - كه معمولا به بطالت مى گذرد - قرآن تلاوت مى كنند! امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مى خواند. (1)

یكى اطرافیان امام مى گوید: امام در نجف، چشمشان درد گرفت و به دكتر مراجعه كردند. دكتر بعد از معاینه چشم امام گفت: «شما باید چند روزى قرآن نخوانید و به چشمتان استراحت بدهید. »

امام خندیدند و فرمودند: «دكتر، من، چشم را براى قرآن خواندن مى خواهم! چه فایده اى دارد كه چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یك كارى كنید كه من بتوانم قرآن بخوانم. (2)»

و در ماه رمضان یكى از همراهان امام در نجف، اظهار مى كرد كه امام خمینى در ماه مبارك رمضان، هر روز ده جزء قرآن مى خواندند ، یعنى در هر سه روز، یك بار قرآن را ختم مى كردند. (3)

علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان ، دستور مى دادند كه چند ختم قرآن براى افرادى كه مد نظر مباركشان بود، قرائت شود. (4)
1- برداشتهایى از سیره امام خمینى، ج 3، ص 198
2- همان، ص 7
3 - همان
4 - پا به پاى آفتاب، ج 1 ص 181

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1397-05-20] [ 10:16:00 ق.ظ ]




? دکتر محسن نوری دوست و همراز شهید احمد علی نیری می گوید :

یکبار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من…?

لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیدم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.?

نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم!

بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم.

من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند.

من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این از این گناه می‌گذرم.»?

بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود.?

یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.»
من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به
بعد برای خدا گریه می‌کنم.?

حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…»?

به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند.

من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم! احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد.
بعد گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»

شادی روح مطهرش صلوات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1397-03-02] [ 02:59:00 ب.ظ ]




آقا تنها نیست

این روزهاوقتى نگاه می کنیم به غزه,عراق,افغانستان,يمن,لبنان,سوریه,مصرو…

?تازه مى فهميم امنیت را رئیس جمهور ونيروى نظامی و…تضمین نمی کند!

بلکه امنیت را{ولایت فقیه}تضمین می کند

?وحالا می فهميم که چرا امام خمینی (ره)فرمودند:[پشتیبان ولایت فقیه باشيد تا به مملکت شما اسيبى نرسد]

?سخنى که درکش هنوز هم برای خيلى از خواص سخت است.

سلامتى نائب المهدی الامام خامنه‌ای صلوات

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:04:00 ب.ظ ]




امام رضا علیه السلام میفرماید:
یکی از گناهان ، ایمن دانستن خود از مکر و #امتحان الهی است! (الأمن من مکر الله)

همانقدر که نا امیدی از رحمت خدا مذموم است ، در مقابلش بیمه دانستن خود هم گناه است!

بعضی ما مذهبی ها نگاهمان اینطور است که خودمان را مومن میدانیم و تصور میکنیم که حتما در بهشت با انبیاء و اولیاء هستیم و باقی که ظاهر مذهبی ندارند در جهنمند!

درصورتی که امکان هدایت هر فردی وجود دارد ، همانطور که امکان سقوط ما قبل از مرگ وجود دارد! (اگر همین تفکر خودش سقوط نباشد)

✅ هیچکس عاقبت خود را بهتر از دیگری نبیند! هیچکس بیمه از خطا نیست! هیچ کس چک سفید امضا از خدا ندارد!
الأمن من مکر الله حرام است!

مباهله_قرن_21

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-01-28] [ 04:33:00 ب.ظ ]